مواظب باشید نشکنه؟
- ۱۳ اسفند ۹۴ ، ۰۹:۵۸
ممکن است انسانی باشد که همانطور که از نظر اجتماعی آزاد مرد است ،
زیر بار ذلت نمیرود ، زیر بار بردگی نمیرود وآزادی خودش را در اجتماع
حفظ میکند ، ازنظر اخلاق و معنویت هم آزادی خود را حفظ کرده باشد ، یعنی
وجدان و عقل خودش را آزاد نگه داشته باشد . این آزادی همان است که در
زبان دین " تزکیه نفس " و " تقوی " گفته میشود .
آیا ممکن است بشر آزادی اجتماعی داشته باشد ولی آادی معنوی نداشته
باشد ؟ یعنی بشر اسیر شهوت و خشم و حرص و آز خودش باشد ولی در عین حال
آزادی را محترم بشمارد ؟
امروز عملا میگویند بله ، عملا میخواهندبشر برده حرص و آز و شهوت و خشم
خودش باشد ، اسیر نفس اماره خودش باشد و در عین حال چنین بشری که اسیر
خودش است ، آزادی را محترم بشمارد . این یکی از نمونههای کوسه و ریش
پهن است . یکی ازتضادهای اجتماع امروز بشر همین است . به قول منطقیین
یک سیر و تقسیمی میکنیم :
بشر دوران قدیم ، آزادی را محترم نمیشمرد ، آزادی را پایمال میکرد .
بسیار خوب ، چرا پایمال میکرد ؟ آیا چون نادان بود آزادی دیگران را سلب
میکرد وهمینکه بشر دانا شد دیگر کافی است که آزادی دیگران را محترم
بشمارد ؟ مثلا در بیماریها اینطور است ،
در دین خدا هم آنچه
بخواهند بدعت ایجاد میکنند . پس این مطلب هم درست که آزادی اجتماعی
مقدس است .
اما نوع دیگر آزادی ، آزادی معنوی است . تفاوتی که میان مکتب انبیاء
و مکتبهای بشری هست در اینست که پیغمبران آمدهاند تا علاوه بر آزادی
اجتماعی به بشر آزادی معنوی بدهند ، و آزای معنوی است که بیشتر از هر
چیز دیگر ارزش دارد . تنها آزادی اجتماعی مقدس نیست بلکه آزادی معنوی
هم مقدس است و آزادی اجتماعی بدون آزادی ، معنوی میسر و عملی نیست و
اینست درد امروز جامعه بشری که بشر امروز میخواهد آزادی اجتماعی را
تأمین کند ولی به دنبال آزادی معنوی نمیرود ، یعنی نمیتواند ، قدرتش را
ندارد ، چون آزادی معنوی را جز از طریق نبوت ، انبیاء ، دین ، ایمان و
کتابهای آسمانی نمیتوان تأمین کرد .
حال ببینیم آزادی معنوی یعنی چه ؟ انسان یک موجود مرکب و دارای قوا و
غرائز گوناگونی است ، در وجود انسان هزاران قوه نیرومند هست ، انسان
شهوت دارد، غضب دارد، حرص و طمع دارد، جاه طلبی و افزون طلبی دارد. در
مقابل، عقل دارد، فطرت دارد، وجدان اخلاقی دارد . انسان از نظر معنا ، از
نظر باطن و از نظر روح خودش ممکن است یک آدم آزاد باشد و ممکن هم هست
یک آدم برده و بنده باشد ، یعنی ممکن است انسان بنده حرص خودش باشد ،
اسیر شهوت خودش باشد، اسیر خشم خودش باشد، اسیر افزون طلبی خودش باشد
و ممکن است از همه اینها آزاد باشد .