< کتاب آزادی معنوی :: (معلم جاوید (طرح مطالعاتی شهید مطهری

(معلم جاوید (طرح مطالعاتی شهید مطهری

محور فراخوان مقالات ومسابقه انشاء نویسی اعلام شد-برای پوستر طرح بدهید- فامه ام ابیها

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

کتاب آزادی معنوی :: (معلم جاوید (طرح مطالعاتی شهید مطهری .......................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................

دبیر خانه جدید همایش معلم جاوید- اصفهان - میدان قدس - خیابان ابن سینا- پشت بیمارستان امین - آستان درب امام

(معلم جاوید (طرح مطالعاتی شهید مطهری

محور فراخوان مقالات ومسابقه انشاء نویسی اعلام شد-برای پوستر طرح بدهید- فامه ام ابیها

(معلم جاوید (طرح مطالعاتی شهید مطهری

محور فراخوان مقالات ومسابقه انشاء نویسی اعلام شد-برای پوستر طرح بدهید- فامه ام ابیها

آدرس :www.moalemejavid1@chmai.ir/ کانال تلگرام: @moalemejavid/ کانال سروش: معلم جاوید

(معلم جاوید (طرح مطالعاتی شهید مطهری

پوستر فراخوان همایش معلم جاوید -
با 09138109484 از ساعت 19 الی 22 تماس بگیرید.

نماهنگ تصویری/ فرم /پوستر همایش هم روی از روی محل منو دانلود کنید
آدرس :www.moalemejavid1@chmai.ir
کانال تلگرام: @moalemejavid
کانل سروش: معلم جاوید



آهنگ
آهنگ اول:
..ی...
آهنگ دوم:
ی...
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
ملازمان حرم 313

حرف دل

سایت جامع فرهنگی
مذهبی شهید آوینی Aviny.com عمارنامه : نجوای دیجیتال بصیرت با دیدگان شما AmmarName.ir
معبر سایبری فندرسک


استخاره آنلاین با قرآن کریم

['entezarezohoor d8'-'entezarezohoorb3'-'nabi'-'bnazanin'-'broya'-'byekan'-'btraffic'-'bbcnassim']

سوپر کد مرجع کد و قالب های زیبا

گردا سایبری خیبر

Google Pagerank, SEO tools images/bjrzvdqp1

مرجع معرفی و نقد معارف آیین یهود، مبانی صهیونیسم و سیاست های ضداسلامی فرق و جریان های معاند

پیوندها
همایش
:
:

۱۱۰ مطلب با موضوع «کتاب آزادی معنوی» ثبت شده است

روی خط کتاب آزادی معنوی143

گروه فرهنگی صبح امید | پنجشنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۶، ۱۱:۴۷ ق.ظ

کوچکترین استفاده‏ای از نظاماتی که در دنیا هست ، بکند . عمل و توبه ،
پیشروی و پسر وی ، بالا رفتن و پائین رفتن و تغییر مسیر و جهت دادن ، همه‏
مال این دنیا است .
این کلام علی ( ع ) است : « الیوم عمل و لا حساب و غدا حساب و لا عمل »
( 1 ) می‏گوید : ایها الناس ! امروز روز عمل است و روز حساب نیست ،
دنیا محل مجازات و رسیدن بحساب نیست . نه اینکه بخواهد بگوید هیچ‏
مکافاتی در دنیا نیست . بعضی از اعمال در دنیا مکافات است ، و بعضی‏
ازبدبختیهایی که در دنیا به انسان میرسد ، نتیجه عمل انسان است . اما نه‏
خیال کنید که حساب هر عمل بدی را خدا در این دنیا می‏رسد و نه خیال کنید
که هر حالت بدی که انسان پیدا می‏کند ، در نتیجه یک عمل گذشته او است ،
اینجور نیست . بنابر این آیا اگر انسانی در این دنیا هیچگونه مجازاتی‏
نشد ، دلیل بر این نیست که حسابش پاک بوده است ؟ نه . آیا اگر کسی در
دنیا سختی ای دید ، دلیل بر بدی عمل اوست ؟ مثلا اینکه سیلی آمد و
پاکستانیها را از بین برد ( 2 ) دلیل بربدی عمل آنهاست ؟ یعنی خدا
بحساب آنها در این دنیا رسیده است ؟ نه ، اینجور نیست . درس اسلام بما
این است : « الیوم عمل و لا حساب و غدا حساب و لا عمل » . دنیا دار عمل‏
است ، دار رسیدگی و حساب کردن نیست . بر عکس آخرت دار عمل نیست ،
منحصرا دار حساب است و بس .
پس سر اینکه توبه انسان محدود است به قبل از معاینه موت و آثار آن ،
و پس از آنکه انسان موت را معاینه کرد نظیر فرعون ، دیگر

 

پاورقی :
1 - نهج البلاغه فیض الاسلام ، خطبه 42 ص . 128
2 - اشاره به سیلی است که در آن زمان در پاکستان جاری شد .

  • گروه فرهنگی صبح امید

روی خط کتاب آزادی معنوی - 142

گروه فرهنگی صبح امید | پنجشنبه, ۱۹ مرداد ۱۳۹۶، ۱۲:۴۲ ب.ظ

درخت طبیعت و دنیا هستیم ، میوه این درخت هستیم .

این جهان همچون درخت است ای گرام
ما بر آن ، چون میوه‏های نیم خام

تا ما روی درخت طبیعت هستیم ، همه امکانات برایمان هست ، اگر
عبادت کنیم ، مثل میوه‏ای که میرسد ، رسیده میشویم . اگر گناه بکنیم ،
مانند میوه‏ای که آفت زده میشود ، آفت زده میشویم مثل اینکه کرمی یا
شته‏ای از راه درخت بهاین میوه برسد . توبه هم یکی ازامکانات است ، مثل‏
آب و غذائی است که از راه درخت طبیعت باید بما برسد . لذا وقتی مردیم‏
دیگر به ما نمی‏رسد . چرا ؟ چون عرض کردم توبه یک انقلاب مقدس است و
همه تغییرها و انقلابها و حرکتها مال این دنیا است ، همه تغییر مسیر
دادنها وتغییر جهت دادنها مال این دنیا است ، بالا رفتن وپائین رفتن در
این دنیا است . همینکه پا بان دنیا گذاشتیم ، در هر حد و درجه‏ای که‏
هستیم ، در هر مسیری که هستیم ، بسوی هر چیزی که هستیم ، در همانجا
متوقف میشویم . آخرین حد فعلیت تمام شده است .
یک مثال دیگر : یک طفل که در رحم مادر است ، وابسته بوجود مادر است‏
، غذایش از ناحیه مادر است ، مایع وآب بدنش ازوجود مادر است ، سلامت‏
و بیماریش از ناحیه مادر است . اما همینکه ازمادر متولد شد ، دیگر
وابستگیش به اوتمام میشود ، یک نظام دیگر بر زندگی او حکومت میکند و
دیگر یک لحظه نمی‏تواند با نظام پیشین که نظام رحم است ، زندگی کند .
انسان پس از آنکه از این دنیا رفت ، نظام زندگیش بکلی تغییر می‏کند
وعوض میشود وامکان ندارد

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۱۹ مرداد ۹۶ ، ۱۲:۴۲
  • گروه فرهنگی صبح امید

روی خط کتاب آزادی معنئوی -139

گروه فرهنگی صبح امید | چهارشنبه, ۲۱ تیر ۱۳۹۶، ۰۹:۱۸ ق.ظ

توبه کنند و توبه شان را نمی‏پذیریم . در ساعتی که آن انتقام ما رسید ،
اظهار ایمان کردن و اظهار توبه کردن فایده ندارد . چرا ؟ برای اینکه توبه‏
تنها پشیمانی وبازگشت نیست . یعنی اگر انسان تحت هر عاملی فقط از راه‏
کج خود باز گردد این توبه شمرده نمی‏شود . توبه آنوقت است که یک انقلاب‏
درونی در وجود انسان پیدا می‏شود . یعنی نیروهای شهوانی و غضبی وشیطانی‏
انسان علیه تبهکاریهای او قیام بکنند و زمام مملکت وجود انسان را در
دست بگیرند . این معنای توبه است . توبه یعنی انقلاب درونی انسان .
انسان وقتی به مرحله‏ای می‏رسد که احساس می‏کند در چنگال مرگ گرفتار
است وعذاب‏الهی را می‏بیند ، بدیهی است که در آنجا اظهار ایمان می‏کند ،
اما این اظهار ایمان ، انقلاب مقدس درونی نیست . قرآن در مورد فرعون‏
می‏گوید « حتی اذا ادرکه الغرق قال آمنت انه لا اله الا الذی آمنت به‏
بنوا اسرائیل »( 1 ) فرعون تا در دنیاست و باد دنیا به تنش می‏خورد
فرعونی می‏کند ، با هیچ استدلالی قانع نمی‏شود ، هیچ نصیحت وموعظه‏ای را
نمی‏پذیرد ، بین سحره و موسی معارضه درست می‏کند ، خود سحره ایمان می‏آورند
واو بیشتر طغیان می‏کند ، در صدد کشتن موسی و قومش بر می‏آید ، آنها را
تعقیب می‏کند ، هنگامی که در دریا غرق میشود ، آب او را فرا میگیرد و
خود را در لحظات آخر عمر می‏بیند و یقین می‏کند که دیگر راه نجات ندارد
میگوید : « آمنت انه لا اله الا الذی آمنت به بنوااسرائیل »نه ، من دیگر
بخدای موسی ایمان آوردم . اینجا دیگر قبول نمیشود . خدا چرا قبول نمیکند
؟

پاورقی :
1 - سوره یونس ، آیه . 90

  • گروه فرهنگی صبح امید

روی خط کتاب آزادی معنوی -138

گروه فرهنگی صبح امید | پنجشنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۶، ۰۸:۴۴ ب.ظ
کرده است ، برای شما بیان بکنم . مقدمتا قبل از اینکه بیان حضرت را در
این زمینه عرض بکنم ، به یک سؤال جواب می‏دهم . آن سؤال اینست : توبه‏
چه وقت از انسان قبول می‏شود ، وقت توبه چه موقع است ؟ یعنی تا چه وقت‏
انسان مهلت توبه دارد ؟
انسان تا در این دنیا هست و رشته حیاتش باقی است و تا وقتی که مرگ‏
مستقیما به او روی نیاورده است ، مهلت برای توبه کردن دارد . تنها در
وقتی که انسان در چنگال مرگ گرفتار است و هیچامیدی به نجات ندارد توبه‏
مورد قبول واقع نمی‏شود ، آن ساعات و لحظات آخر که در تعبیرات حدیثی ،
ساعت معاینه نامیده شده است ، یعنی لحظه‏ای که انسان مرگ را و جهان‏
دیگر را معاینه می‏کند ، بچشم می‏بیند ، در عین اینکه هنوز زنده است ،
دنیای دیگر را در مقابل خود حاضر می‏بیند . قبل از آن لحظه ، توبه انسان‏
قبول است ولی در آنلحظه دیگر توبه مقبول نیست ، همچنانکه در عالم آخرت‏
هم توبه معنی ندارد . نه انسان در آنجا حال توبه پیدا می‏کند و نه فرضا
اگر بخواهد توبه کند ، که قطعا توبه واقعی نخواهد بود و فقط یک عمل‏
ظاهری است ، توبه او پذیرفته است . اما چرا در این مورد این طور است ؟
چون جواب دادن به این سئوال مکمل عرایض دیشب من است ، از این جهت‏
این بحث را امشب مطرح کردم . اما اینکه چرا توبه در لحظه معاینه قبول‏
نیست :
قرآن تصریح میکند که : « فلما راوا بأسنا قالوا امنا بالله وحده وکفرنا
بما کنا به مشرکین »( 1 ) یعنی همینکه انتقام ما را دیدند می‏خواهند

پاورقی :
1 - سوره مؤمن ، آیه . 84

  • گروه فرهنگی صبح امید

روی خط کتاب آزادی معنوی- 133

گروه فرهنگی صبح امید | پنجشنبه, ۱ تیر ۱۳۹۶، ۰۴:۵۳ ق.ظ

است ، اگر بعد از آنکه تمام جوانانش هم کشته شدند ، لشکریان عمر سعد
توبه می‏کردند ، می‏گفت توبه همه تان را قبول می‏کنم ، بدلیل اینکه یزید بن‏
معاویه بعد از حادثه کربلا به علی بن حسین ( ع ) می‏گوید : آیا اگر من توبه‏
کنم قبول می‏شود ؟ فرمود : بله ، تو اگر واقعا توبه کنی قبول می‏شود ، ولی‏
او توبه نکرد . حر ، به حسین ( ع ) گفت : آقا اجازه بده من بروم به‏
میدان ، جان خودم را فدای شما بکنم . فرمود تو مهمان ما هستی ، از اسب‏
بیا پائین ، چند لحظه‏ای اینجا باش . عرض کرد : آقا ! اگر اجازه بدهید
من بروم بهتر است . این مرد خجالت می‏کشید ، شرم داشت . چرا ؟ چون با
خودش زمزمه می‏کرد که خدایا من همان گنهکاری هستم که برای اولین بار دل‏
اولیاء ترا لرزاندم ، بچه‏های پیغمبر ترا مرعوب کردم . چرا این مرد حاضر
نشد در کنار حسین بن علی بنشیند ؟ چون اندیشید که در حالیکه من
اینجانشسته‏ام ، نکند یکی از بچه‏های حسین بیاید وچشمش به من بیفتد و من‏
غرق در شرمندگی و خجالت بشوم .
و لا حول و لا قوش الا بالله العلی العظیم و صلی الله علی محمد و آله‏
الطاهرین .
بسمک العظیم الاعظم ، الاعز الاجل الاکرم یا الله . . . اللهم اقض‏
حوائجنا ، و اکف مهماتنا ، و اشف مرضانا ، و ارحم موتانا و اد دیوننا ،
و وسع فی ارزاقنا ، و اجعل عاقبة امورنا خیرا ، و وفقنا لما تحب و ترضی‏
.
رحم الله من قرأ الفاتحة مع الصلوات .

  • گروه فرهنگی صبح امید

مطهری ورمضان

گروه فرهنگی صبح امید | شنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۶، ۰۱:۰۴ ب.ظ

  • شنبه, 14 تیر 1393
2936
 

تقوا یعنی چه؟ یعنی خود نگهداری. خود نگهداری یعنی چه؟ یعنی تسلط بر نفس. انَّ تَقْوَی اللَّهِ حَمَتْ اولیاءَ اللَّهِ مَحارِمَهُ وَ الْزَمَتْ قُلوبَهُمْ مَخافَتَهُ «۱». علی علیه السلام می‌فرماید تقوای الهی یک خاصیتش این است که انسان را از محرمات الهی نگهداری می‌کند. خاصیت دیگرش این است که خوف خدا را در دل انسان جایگزین می‌سازد. قرآن در باب روزه می‌گوید: یا ایُّهَا الَّذینَ امَنوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَی الَّذینَ مِنْ قَبلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقونَ «۲» ای مردم باایمان، برای شما روزه فرض شده است همچنان که برای پیشینیان شما فرض شده بود، چرا؟ قرآن فلسفه را هم ذکر می‌کند: لَعَلَّکُمْ تَتَّقونَ برای اینکه در شما روح تقوا و ملکه تقوا پیدا بشود. ملکه تقوا یعنی چه؟ یعنی تسلط بر نفس. تسلط بر نفس همان است که امام صادق فرمود ربوبیت (الْعُبُودیّةُ جوهَرَةٌ کُنْهُهَا الرُّبوبیَّة)...

ارسالی از کاربر : سرباز

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۲۰ خرداد ۹۶ ، ۱۳:۰۴
  • گروه فرهنگی صبح امید

روی خط کتاب آزادی معنوی -130

گروه فرهنگی صبح امید | پنجشنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۶، ۰۵:۱۶ ق.ظ

« اذا رایت ذنوبی فزعت و اذا رأیت کرمک طمعت » (1) از علی بن الحسین‏
است ، خدای من ، مولای من ، آقای من ! چشمم که به گناهان خودم می‏افتد ،
خوف و فزع و ترس مرا فرا می‏گیرد اما یک نظر که بتو می‏کنم ، رحمت ترا
که می‏بینم ، رجاء وامید در دل من پیدامی‏شود . من همیشه در میان خوف و
رجاء هستم ، بهیک چشم بخودم نگاه می‏کنم ، خوف‏مرا می‏گیرد ، به چشم دیگر
بتو نگاه می‏کنم ، رجاء بر من غالب می‏شود . بله آنها چنین بودند . دو
کلمه هم ذکر مصیبت برای شما بکنم :
در عصر تاسوعا لشکر عمر سعد طبق دستور عبیدالله زیاد حمله کردند . همین‏
شبانه می‏خواهند باحسین ( ع ) بجنگند . حسین به وسیله برادرش ابوالفضل‏
العباس از اینها می‏خواهد که یک شب را مهلت بدهند . می‏گوید برادرجان !
به اینها بگو همین امشب را به ما مهلت بدهند ، من فردا می‏جنگم . من اهل‏
تسلیم نیستم ، می‏جنگم اما یک امشب‏را به ما مهلت بدهند ، فردا . ( وقت‏
غروب بود ) بعد برای اینکه گمان نکنند که حسین می‏خواهد دفع الوقت بکند
، این جمله را گفت : برادر ! خدا خودش می‏داند که من مناجات با او را
دوست دارم . من می‏خواهم امشب را به عنوان شب آخر عمرم باخدای خودم‏
مناجات بکنم و شب توبه واستغفار خودم قرار بدهم . آن شب عاشورا اگر
بدانید چه شبی بود ! معراج بود ، یک دنیا شادی و بهجت و مسرت حکمفرما
بود . در آنشب خودشان را پاکیزه می‏کردند ، حتی موهای بدنشانرا می‏ستردند
. خیمه‏ای بود به نام خیمه تنظیف . کسی داخل خیمه بود ، دو نفر دیگر

پاورقی :
1 - دعای ابوحمزه ثمالی .

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۱۸ خرداد ۹۶ ، ۰۵:۱۶
  • گروه فرهنگی صبح امید

روی خط کتاب آزادی معنوی -127

گروه فرهنگی صبح امید | پنجشنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۶، ۰۵:۰۱ ق.ظ

می‏گیریم ! توبه نمی‏کنیم و نماز می‏خوانیم ! توبه نمی‏کنیم و به حج می‏رویم !
توبه نمی‏کنیم و قرآن می‏خوانیم ! توبه نمی‏کنیم و ذکر می‏گوئیم ! توبه‏
نمی‏کنیم و در مجالس ذکر شرکت می‏کنیم ! بخدا قسم اگر شما یک توبه بکنید
تا پاک بشوید وبعد یک شبانه روز نماز بخوانید با حالت توبه و پاکی ،
همان یک شبانه روز به اندازه ده سال شما را جلو می‏برد و به مقام قرب‏
پرودگار می‏رساند . سوراخ دعا را گم کرده‏ایم ، راهش را بلد نیستیم .
شخصی آمد خدمت امیرالمؤمنین علی ( ع ) استغفار کرد . او هم مثل ما
خیال می‏کرد توبه کردن ، گفتن استغفر الله ربی و اتوب الیه است واگر ( غ‏
) اش را هم خیلی غلیظ بگوئیم دیگر توبه ما خیلی بهتر است . علی ( ع )
فهمید این بدبخت چقدر گمراه است . کم اتفاق می‏افتاد که اواینجور حدت‏
به خرج بدهد و با لحن تندی سخن بگوید ولی اینجا با لحن تندی سخن گفت ،
فرمود : « ثکلتک امک ، ا تدری ما الاستغفار ؟ الاستغفار درجة العلیین »
ای خدا مرگت بدهد ، ای مادرت بعزایت بنشیند ! آیا تومیدانی استغفار
چیست ؟ استغفار درجه مردمان بلند مرتبه است . استغفار ، حالت توبه و
یک حالت مقدس است ، یک جو مقدس وپاک است . شما حالت توبه را
پیدا بکنید ، واقعا توبه بکنید ، بعد خودتان را در یک جو و فضای مقدس‏
می‏بینید ، احساس می‏کنید که لطف وعنایت الهی بر روح شما سایه افکنده‏
است ، احساس می‏کنید گروهی از فرشتگاه دور شما را گرفته‏اند ، پاک‏
می‏شوید ، چون در حالت توبه انسان خود بینی را از دست می‏دهد ، خود را
ملامت می‏کند وگناهان خویش را در نظر می‏گیرد .

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۱۱ خرداد ۹۶ ، ۰۵:۰۱
  • گروه فرهنگی صبح امید

روی خط کتاب آزادی معنوی- 129

گروه فرهنگی صبح امید | پنجشنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۶، ۰۲:۵۳ ب.ظ

ایجاد می‏شود که شیرینی عبادت را در ذائقه خودتان احساس می‏کنید ، گناهان‏
و لذات گناهان در نظر شما کوچک می‏شود ، دیگر رغبت نمی‏کنید که بروید
فلان فیلم شهوانی را ببنید ، رغبت نمی‏کنید که به ناموس مردم نگاه کنید ،
رغبت نمی‏کنید که غیبت بکنید ، دروغ بگوئید یا به مردم تهمت بزنید .
می‏بینید اصلا همه رغبتتان به کارهای پاک وخوب است .
بعد علی ( ع ) شش شرط برای استغفار ذکر کرد که دوتایش رکن توبه است‏
، دو تایش شرط قبول توبه و دو تای دیگرش شرط کمال توبه . انشاء الله‏
فردا شب این حدیث را برای شما شرح می‏دهم .
شما می‏بینید آن پاکترین پاکان لذتشان در این بوده که باخدای خودشان سخن‏
بگویند ، همه‏اش ازتقصیر و کوتاهی خودشان ، از گناه خودشان که گناه آنها
به نسبت ما ترک اولی است و از ترک اولی هم یک درجه بالاتر است سخن‏
بگویند . « حسنات الابرار سیئات المقربین » . دعای ابوحمزه را بخوانید
ببینید علی بن الحسین با خدای خودش چگونه حرف می‏زند ؟ چه جور ناله‏
می‏کند ، « انین المذنبین احب الی من تسبیح المسبحین » . این دعای‏
ابوحمزه ، ناله علی بن الحسین است ، اندکی با این ناله بنده پاک خدا
آشنا بشویم . اینها لذتشان در این بود که وقتی با خدای خودشان حرف‏
می‏زنند همه‏اش از نیستی خودشان ، از فقر خودشان ، از احتیاج و نیاز
خودشان ، از کوتاهی کردنهای خودشان بگویند . همه‏اش می‏گویند خدایا آنچه‏
از من است کوتاهی است و آنچه از توست رحمت و لطف است ، ²مولای مولای‏»

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۰۴ خرداد ۹۶ ، ۱۴:۵۳
  • گروه فرهنگی صبح امید

روی خط کتاب آزادی معنوی- 128

گروه فرهنگی صبح امید | پنجشنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۴:۰۲ ب.ظ

در اسلام گفته‏اند اگر می‏خواهی توبه کنی لازم نیست بر وی پیش کشیش ،
پیش آخوند و گناه را به او بگوئی ، گناه را به خدای خودت بگو ، چرا
گناه را نزد یک بشر اقرار و اعتراف می‏کنی ؟ نزد خدای غفار الذنوب‏
خودت اقرار کن « قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لا تقنطوا من رحمة
الله ان الله یغفر الذنوب جمیعا »( 1 ) . این ندای خداست : ای بندگان‏
اسرافکار من ، ای بندگان گنهکار من ، ای بندگان معصیتکار من ، ای بندگان‏
من که بر خودتان ظلم کرده‏اید ، ازرحمت من نا امید مباشید ، بیائید به‏
سوی من ، من می‏پذیرم ، قبول می‏کنم ، در جو وفضای توبه وارد بشوید . این‏
حدیث قدسی چقدر عالی توبه را توصیف می‏کند : « انین المذنبین احب الی‏
من تسبیح المسبحین » یعنی خدای تبارک وتعالی ، این رحمت مطلقه و کامله‏
فرمود : ناله گنهکاران در نزد من محبوبتر است ازتسبیح تسبیح کنندگان .
بروید به درگاه خدای خودتان ناله بکنید ، فکر کنید تا گناهان بیادتان‏
بیاید ، به کسی نگوئید ، اقرار به گناه پیش دیگران گناه است ، ولی در
دل خودتان ( خودتان که می‏دانید ، خودتان قاضی و مؤاخذ وجود خودتان باشید
) گناهانتان را در نظر بگیرید ، بعد این گناهان را ببرید پیش ذات‏
پروردگار ، تقصیرهای خودتان را بگوئید ، ناله کنید ، تضرع کنید ، طلب‏
مغفرت کنید ، طلب شستشو کنید ، خدا شما را می‏آمرزد ، روح شمارا پاک و
پاکیزه می‏کند ، به دل شما صفا عنایت می‏کند ، لطف خودش را شامل حال شما
می‏کند و از آن پس یک لذتی ، یک حالتی در شما

پاورقی :
1 - سوره زمر ، آیه . 53

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۲۸ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۶:۰۲
  • گروه فرهنگی صبح امید

روی خط کتاب آزادی معنوی- 126

گروه فرهنگی صبح امید | پنجشنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۷:۱۵ ب.ظ

«بزرگتر شد ولی خارکن چطور ؟ پیرتر شده . گفتند بیا بکن گفت دیر نمی‏شود ،
بعد می‏کنیم . سال به سال بوته خار بیشتر رشد می‏کرد ، بیشتر ریشه می‏دوانید
، تنه‏اش کلفتر ، خارهایش تیزتر و خطرش بیشتر می‏شد اما خارکن پیرتر واز
نیرویش کاسته می‏شود :

خاربن در قوت وبرخاستن
خار کن در سستی و در کاستن

می‏خواهد بگوید این ملکات رذیله ، اخلاق فاسدآروز بروز در وجود تو مثل‏
آن بوته خار بیشتر رشد می‏کند ، بیشتر ریشه می‏دواند ، تنه‏اش کلفتتر ،
خارهایش تیزتر وخطر بزرگتر می‏شود ، ولی توخودت روز بروز پیرتر می‏شوی‏
واز نیرویت ، از آن نیروهای مقدس تو کاسته می‏شود . وقتی که جوان هستی‏
مثل یک آدم قوی ونیرومندی هستی که می‏خواهد یک نهال را بکند . به سرعت‏
می‏کنی ، ریشه‏اش را هم می‏کنی می‏اندازی دور اما وقتی که پیر شدی ، مثل یک‏
آدم سست قوه‏ای هستی که می‏خواهد یک درخت قوی را با دست خودش بکند ،
هر چه زور می‏زند درخت از ریشه در نمی‏آید .
بخدا قسم یک روزش یک روز است ، یک ساعتش یک ساعت است ، یک‏
شب را اگر بتأخیر بیندازیم اشتباه می‏کنیم ! نگوئید فردا شب شب بیست و
سوم ماه رمضان است ، یکی از لیالی قدر است و برای توبه بهتر است ، نه‏
، همین امشب از فردا شب بهتر است ، همین ساعت از یک ساعت بعد بهتر
است ، هر لحظه از لحظه بعدش بهتر است . عبادت بدون توبه قبول نیست ،
اول باید توبه کرد . گفت : " شستشویی کن و آنگه به خرابات خرام " اول‏
باید شستشو کرد بعد وارد آن محل پاک و پاکیزه شد . ما تاتوبه نکنیم ، چه‏
عبادتی می‏کنیم ؟ ! ما توبه نمی‏کنیم و روزه

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۱۴ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۹:۱۵
  • گروه فرهنگی صبح امید

روی خط کتاب آزادی معنوی-124

گروه فرهنگی صبح امید | پنجشنبه, ۳۱ فروردين ۱۳۹۶، ۰۳:۳۸ ب.ظ

شخصی آمد خدمت مولای متقیان علی ( ع ) و گفت : یا امیرالمؤمنین ! مرا
نصیحت کن . علی ( ع ) نصایح زیادی کرد . دو جمله اولش را برایتان عرض‏
می‏کنم ، فرمود : « لا تکن ممن یرجوا الاخرش بغیر عمل و یرجی التوبة بطول‏
الامل یقول فی الدنیا بقول الزاهدین و یعمل فیها بعمل الراغبین » ( 1 ) .
همین دو جمله فعلا ما را بس . فرمود نصیحت من بتو اینکه ، از آن کسان‏
مباش که امید به آخرت دارد اما می‏خواهد به آخرت بدون عمل برسد . مثل‏
همه ما . ما می‏گوئیم حب علی بن ابی طالب کافی است ، تازه حب ماحب‏
حقیقی نیست ، اگر حب حقیقی بود عمل هم پشت سرش بود . می‏گوئیم همین‏
وابستگی ظاهری کافی است ! خیال می‏کنیم علی ( ع ) از کسانی است که‏
احتیاج دارد ، و اگر افرادی انتساب دروغین هم داشته باشند دیگر خیلی‏
خوب ما عجالتا سیاهی لشکر می‏خواهیم ، سیاهی لشکر هم کافی است . ما خیال‏
می‏کنیم یک گریه دروغین بر امام حسین کافی است ، ولی امیر المؤمنین‏
فرمود اینها دروغ است . اگر حب علی بن ابی طالب ترا بعمل کشاند ، بدان‏
حب تو صادق و راستین است ، اگر گریه بر حسین بن علی ترا به سوی عمل‏
کشاند بدان که تو بر حسین بن علی گریه کرده‏ای و گریه تو راستین است ،
اگر نه فریب شیطان است . جمله دوم : « و یرجی التوبة بطول الامل » ، ای‏
مرد ! از آن کسان مباش که احساس نیاز به توبه را در وجود خود دارند اما
همیشه می‏گویند دیر نمی‏شود ، وقت باقی است . برادر ! اگر علی بیاید ومن‏
و تو هم برویم خدمتش و بگوئیم آقا جان ما را نصیحت کن ، چنین جمله‏ای‏
بما می‏گوید : « لا تکن ممن یرجوا الاخرش »

پاورقی :
1 - نهج البلاغه فیض الاسلام ، حکمت 142 ، ص . 1160

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۳۱ فروردين ۹۶ ، ۱۵:۳۸
  • گروه فرهنگی صبح امید

روی خط کتاب آزادی معنوی- 123

گروه فرهنگی صبح امید | پنجشنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۶، ۰۷:۲۸ ب.ظ

« فسبح بحمد ربک »، پروردگار خودت راتسبیح و تمحید کن و استغفار نما
که او توبه پذیر است . چه رابطه‏ای است میان آن مقدمه و این مؤخره ؟ چرا
پس از پیروزی و فتح و پس از اینکه مردم فوج فوج داخل اسلام می‏شوند ،
تسبیح کن ؟ یعنی مأموریتت پایان یافت تمام شد . ( این آخرین سوره‏ای‏
است که بر پیغمبر اکرم نازل شده است ، حتی از آیه : « الیوم اکملت لکم‏
دینکم »و آیه « یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک »که درباره‏
امیرالمؤمنین علی ( ع ) است هم دیرتر نازل شده است ) . تو دیگر
وظیفه‏ات را انجام داده‏ای ، پس تسبیح کن . پیغمبر احساس کرد که یعنی‏
دیگر تمام شد ، بعد از این در فکر خود باش . این بود که آنافانا تسبیج و
استغفار می‏کرد .
ولی ما بدبختها دلمان حکم همان دیوار قیر اندود را دارد ، هی گناه پست‏
سر گناه ، هی معصیت پست سر معصیت ، و هیچگونه عکس العملی در روح ما
ایجاد نمی‏شود . من نمی‏دانم این فرشته‏های روح ما کجا و چقدر حبس شده‏اند ،
چه زنجیرهائی به دست و پای اینها بسته شده است که دل ما تکان نمی‏خورد ،
نمی‏لرزد .
اولین منزل عبودیت توبه است . اگر در روح خودتان تکانی دیدید ، اگر
ندامتی دیدید ، اگر احساس پشیمانی دیدید ، اگر گذشته خودتان را سیاه‏
وتیره دیدید ، اگر احساس کردید راهی که تاکنون می‏رفته‏اید خطا بوده است‏
، سراشیبی بوده است ، و با خود گفتید باید برگردم روبه سربالائی ، رو به‏
خدا ، شما به اولین منزل عبودیت و عبادت واولین منزل سلوک رسیده‏اید و
می‏توانید ازآنجا شروع بکنید و اگر نه ، نه .

 

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۱۷ فروردين ۹۶ ، ۱۹:۲۸
  • گروه فرهنگی صبح امید

روی خط کتاب آزادی معنوی-122

گروه فرهنگی صبح امید | پنجشنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۵، ۰۵:۵۳ ب.ظ

 

 

 

 

« فسبح بحمد ربک »، پروردگار خودت راتسبیح و تمحید کن و استغفار نما
که او توبه پذیر است . چه رابطه‏ای است میان آن مقدمه و این مؤخره ؟ چرا
پس از پیروزی و فتح و پس از اینکه مردم فوج فوج داخل اسلام می‏شوند ،
تسبیح کن ؟ یعنی مأموریتت پایان یافت تمام شد . ( این آخرین سوره‏ای‏
است که بر پیغمبر اکرم نازل شده است ، حتی از آیه : « الیوم اکملت لکم‏
دینکم »و آیه « یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک »که درباره‏
امیرالمؤمنین علی ( ع ) است هم دیرتر نازل شده است ) . تو دیگر
وظیفه‏ات را انجام داده‏ای ، پس تسبیح کن . پیغمبر احساس کرد که یعنی‏
دیگر تمام شد ، بعد از این در فکر خود باش . این بود که آنافانا تسبیج و
استغفار می‏کرد .
ولی ما بدبختها دلمان حکم همان دیوار قیر اندود را دارد ، هی گناه پست‏
سر گناه ، هی معصیت پست سر معصیت ، و هیچگونه عکس العملی در روح ما
ایجاد نمی‏شود . من نمی‏دانم این فرشته‏های روح ما کجا و چقدر حبس شده‏اند ،
چه زنجیرهائی به دست و پای اینها بسته شده است که دل ما تکان نمی‏خورد ،
نمی‏لرزد .
اولین منزل عبودیت توبه است . اگر در روح خودتان تکانی دیدید ، اگر
ندامتی دیدید ، اگر احساس پشیمانی دیدید ، اگر گذشته خودتان را سیاه‏
وتیره دیدید ، اگر احساس کردید راهی که تاکنون می‏رفته‏اید خطا بوده است‏
، سراشیبی بوده است ، و با خود گفتید باید برگردم روبه سربالائی ، رو به‏
خدا ، شما به اولین منزل عبودیت و عبادت واولین منزل سلوک رسیده‏اید و
می‏توانید ازآنجا شروع بکنید و اگر نه ، نه .

 

 

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۲۶ اسفند ۹۵ ، ۱۷:۵۳
  • گروه فرهنگی صبح امید

روی خط کتاب آزادی معنوی- 121

گروه فرهنگی صبح امید | پنجشنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۵، ۰۲:۲۸ ب.ظ

روز جهان افروز است " را آنجا فهمیدم ، معنی عبادت و خدا شناسی را
آنجا فهمیدم ، معنی استغفار را آنجا فهمیدم ، معنی حال و مجذوب شدن به‏
خدا را آنجا فهمیدم . آن شب این مرد وقتی بیدار شد که اذان صبح بود .
خدا مجازاتش کرد . تا بیدار شد ما را بیدار کرد گفت فلانی ! اثر شعرهای‏
دیشب بود ! روحی که چنین ایمان مستحکمی دارد ، یک چنین ضربه کوچکی هم‏
که بر آن وارد می‏شود یعنی یک چنین حمله کوچکی هم که از مقامات دانی آن‏
بر مقامات عالیش وارد می‏شود ، آن مقامات عالی عکس العمل نشان می‏دهند
، ناراحتی نشان می‏دهند ، حتی مجازات نشان می‏دهند که ببین ! بی مجازات‏
نمی‏ماند ! آدمی که در شب هی شعر بخواند ، دو ساعت وقت خودش را صرف‏
شعر خواندن بکند ، لایق دو ساعت منجات کردن باخدای متعال نیست .
مثال دیگری برایتان عرض بکنم ، اگر شما آینه بسیار صافی را بعد از
پاکیزه کردن ، در فضای بسیار صافی که خوشتان می‏آید در آن تنفس بکنید روی‏
یک میز بگذارید ، بعد ازمدتی می‏بینید روی آن گرد نشسته است . این گرد
را شما قبلا احساس نمی‏کردید ، روی میز هم احساس نمی‏کنید ، روی دیوار هم‏
احساس نمی‏کنید . هر چه دیوار کثیفتر بشود ، اثر ولکه سیاهی را کمتر نشان‏
میدهد تا جائی که اگر سیاه و قیر اندود باشد دود چراغ موشی هم به آن برسد
، اثرش ظاهر نمی‏شود . پیغمبر اکرم در هیچ مجلسی نمی‏نشست مگر آنکه بیست‏
و پنج بار استغفار می‏کرد . می‏فرمود : « انه لیغان علی قلبی و انی لاستغفر
الله کل یوم سبعین مرش » ( 1 ) ( اینها چیست ؟ ! اصلا ما چه می‏گوئیم وچه‏

پاورقی :
1 - سفینة البحار ، ج 2 ص . 322

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۱۹ اسفند ۹۵ ، ۱۴:۲۸
  • گروه فرهنگی صبح امید

روی خط کتاب آزادی معنوی - 120

گروه فرهنگی صبح امید | جمعه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۵، ۱۱:۳۸ ق.ظ

مرتب پشت سر یکدیگر توبه و استغفار می‏کنند . یک مرد بسیار بسیار بزرگ‏
از نظر معنویت که من سال گذشته هم در ماه مبارک رمضان از این استاد
بزرگ خودم یاد کردم ، مرحوم حاج میرزا علی آقای شیرازی اصفهانی رضوان‏
الله علیه است که یکی از بزرگترین اهل معنایی است که من در عمر خودم‏
دیده‏ام . یک شب ایشان در قم مهمان ما بودند و ما هم به تبع به منزل یکی‏
از فضلای قم دعوت شدیم . بعضی ازاهل ذوق و ادب و شعر نیز در آنجا بودند
. در آن شب فهمیدم که این مرد چقدر اهل شعر و ادب است و چقدر بهترین‏
شعرها را در عربی و فارسی می‏شناسد ! دیگران شعرهایی می‏خواندند البته‏
شعرهای خیلی عادی ، شعرهای سعدی ، حافظ و . . . ایشان هم می‏خواند و
می‏گفت این شعر از آن شعر بهتر است ، این مضمون را این بهتر گفته است ،
کی چنین گفته و . . . شعر خواندن آنهم اینجور شعرها که گناه نیست ، اما
در شب شعر خواندن مکروه است . خدا می‏داند وقتی آمدیم بیرون این آدم به‏
شدت داشت می‏لرزید . گفت من اینقدر تصمیم می‏گیرم که شب شعر نخوانم‏
آخرش جلوی خودم را نمی‏توانم بگیرم . هی استغفرالله ربی و اتوب الیه‏
می‏گفت ، مثل کسی که معصیت بسیار بزرگی مرتکب شده است . العیاذ بالله‏
اگر ما شراب خورده بودیم ، اینقدر مضطرب نمی‏شدیم که این مرد بواسطه یک‏
عمل مکروه مضطرب شده بود . اینجور اشخاص چون محبوب خدا هستند ازناحیه‏
خدا یک نوع مجازاتهائی دارند که ما و شما ارزش و لیاقت آنجور مجازاتها
را نداریم ، هر شب این مرد اقلا از دو ساعت به طلوع صبح بیدار بود و من‏
معنی شب زنده داری را آنجا فهمیدم ، معنی " شب مردان خدا

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۱۳ اسفند ۹۵ ، ۱۱:۳۸
  • گروه فرهنگی صبح امید

روی خط کتاب آزادی معنوی- 121

گروه فرهنگی صبح امید | پنجشنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۵، ۰۹:۵۳ ق.ظ
روز جهان افروز است " را آنجا فهمیدم ، معنی عبادت و خدا شناسی را
آنجا فهمیدم ، معنی استغفار را آنجا فهمیدم ، معنی حال و مجذوب شدن به‏
خدا را آنجا فهمیدم . آن شب این مرد وقتی بیدار شد که اذان صبح بود .
خدا مجازاتش کرد . تا بیدار شد ما را بیدار کرد گفت فلانی ! اثر شعرهای‏
دیشب بود ! روحی که چنین ایمان مستحکمی دارد ، یک چنین ضربه کوچکی هم‏
که بر آن وارد می‏شود یعنی یک چنین حمله کوچکی هم که از مقامات دانی آن‏
بر مقامات عالیش وارد می‏شود ، آن مقامات عالی عکس العمل نشان می‏دهند
، ناراحتی نشان می‏دهند ، حتی مجازات نشان می‏دهند که ببین ! بی مجازات‏
نمی‏ماند ! آدمی که در شب هی شعر بخواند ، دو ساعت وقت خودش را صرف‏
شعر خواندن بکند ، لایق دو ساعت منجات کردن باخدای متعال نیست .
مثال دیگری برایتان عرض بکنم ، اگر شما آینه بسیار صافی را بعد از
پاکیزه کردن ، در فضای بسیار صافی که خوشتان می‏آید در آن تنفس بکنید روی‏
یک میز بگذارید ، بعد ازمدتی می‏بینید روی آن گرد نشسته است . این گرد
را شما قبلا احساس نمی‏کردید ، روی میز هم احساس نمی‏کنید ، روی دیوار هم‏
احساس نمی‏کنید . هر چه دیوار کثیفتر بشود ، اثر ولکه سیاهی را کمتر نشان‏
میدهد تا جائی که اگر سیاه و قیر اندود باشد دود چراغ موشی هم به آن برسد
، اثرش ظاهر نمی‏شود . پیغمبر اکرم در هیچ مجلسی نمی‏نشست مگر آنکه بیست‏
و پنج بار استغفار می‏کرد . می‏فرمود : « انه لیغان علی قلبی و انی لاستغفر
الله کل یوم سبعین مرش » ( 1 ) ( اینها چیست ؟ ! اصلا ما چه می‏گوئیم وچه‏

پاورقی :
1 - سفینة البحار ، ج 2 ص . 322

  • موافقین ۱ مخالفین ۰
  • ۰۵ اسفند ۹۵ ، ۰۹:۵۳
  • گروه فرهنگی صبح امید

روی خط آزادی معنوی- 119

گروه فرهنگی صبح امید | پنجشنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۵، ۰۹:۲۱ ب.ظ

روز جهان افروز است " را آنجا فهمیدم ، معنی عبادت و خدا شناسی را
آنجا فهمیدم ، معنی استغفار را آنجا فهمیدم ، معنی حال و مجذوب شدن به‏
خدا را آنجا فهمیدم . آن شب این مرد وقتی بیدار شد که اذان صبح بود .
خدا مجازاتش کرد . تا بیدار شد ما را بیدار کرد گفت فلانی ! اثر شعرهای‏
دیشب بود ! روحی که چنین ایمان مستحکمی دارد ، یک چنین ضربه کوچکی هم‏
که بر آن وارد می‏شود یعنی یک چنین حمله کوچکی هم که از مقامات دانی آن‏
بر مقامات عالیش وارد می‏شود ، آن مقامات عالی عکس العمل نشان می‏دهند
، ناراحتی نشان می‏دهند ، حتی مجازات نشان می‏دهند که ببین ! بی مجازات‏
نمی‏ماند ! آدمی که در شب هی شعر بخواند ، دو ساعت وقت خودش را صرف‏
شعر خواندن بکند ، لایق دو ساعت منجات کردن باخدای متعال نیست .
مثال دیگری برایتان عرض بکنم ، اگر شما آینه بسیار صافی را بعد از
پاکیزه کردن ، در فضای بسیار صافی که خوشتان می‏آید در آن تنفس بکنید روی‏
یک میز بگذارید ، بعد ازمدتی می‏بینید روی آن گرد نشسته است . این گرد
را شما قبلا احساس نمی‏کردید ، روی میز هم احساس نمی‏کنید ، روی دیوار هم‏
احساس نمی‏کنید . هر چه دیوار کثیفتر بشود ، اثر ولکه سیاهی را کمتر نشان‏
میدهد تا جائی که اگر سیاه و قیر اندود باشد دود چراغ موشی هم به آن برسد
، اثرش ظاهر نمی‏شود . پیغمبر اکرم در هیچ مجلسی نمی‏نشست مگر آنکه بیست‏
و پنج بار استغفار می‏کرد . می‏فرمود : « انه لیغان علی قلبی و انی لاستغفر
الله کل یوم سبعین مرش » ( 1 ) ( اینها چیست ؟ ! اصلا ما چه می‏گوئیم وچه‏

پاورقی :
1 - سفینة البحار ، ج 2 ص . 322

  • گروه فرهنگی صبح امید

روی خط کتاب آزادی معنوی- 119

گروه فرهنگی صبح امید | پنجشنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۵، ۱۲:۱۹ ب.ظ

بشر بن ارطاش فرستاد . او رفت . این طرف رفت ، آن طرف رفت ، وارد
یمن شد ، جنایتهای زیادی کرد ، از جمله توانست بر بچه‏های عبیدالله بن‏
عباس بن عبدالمطلب پسر عموی امیرالمؤمنین که والی یمن بود دست یابد .
دو تا بچه صغیر بی گناه را گیر آورد ، گردن آنها را زد . چون جنایت خیلی‏
بزرگ بود کم کم وجدان همین آدم قسی القلب هم بیدار شد ، بعد دچار عذاب‏
وجدان شد ، می‏خوابید ، در خواب این جنایت خودش را می‏دید . راه می‏رفت‏
، در جلوی چشمش این دو طفل ، این دو کودک بی گناه مجسم بودند وسایر
جنایتهایش . کم کم کارش به جنون کشید و دیوانه شد . یک اسب چوبی سوار
می‏شد ، یک شمشیر چوبی هم بدست می‏گرفت و در خیابانها می‏دوید و شلاق می‏زد
. بچه‏ها هم دورش را می‏گرفتند و هو هو می‏کردند .
گفتیم عامل دوم عکس العمل نشان دادن روح انسان اینست که سطحی که ضربه‏
بر آن وارد می‏شود صاف باشد ، صلابت و استحکام داشته باشد یعنی آن وجدان‏
انسانی ، آن فطرت انسانی ، آن ایمان شخص مستحکم و قوی باشد . در این‏
صورت ولو ضربه کم باشد ، عکس العمل نسبتا زیاد است . و لهذا شما
می‏بینید گناهان کوچک ، صغائر گناهان وحتی اعمالی که مکروه است و گناه‏
شمرده نمی‏شود ، در وجود مردم با ایمان ، مردمی که روح محکمی دارند و آن‏
فرشته معنوی ، آن ایمانشان ، آن وجدان معنویشان استحکام دارد ، محکوم‏
است و عکس العمل ایجاد می‏کند ، اعمالی که من و شما روزی صدتایش را
مرتکب می‏شویم و هیچ احساس نمی‏کنیم که یک عملی انجام داده‏ایم . پاکان ،
یک عمل مکروه که انجام می‏دهند ، روحشان مضطرب می‏شود و

  • گروه فرهنگی صبح امید

روی خط کتاب آزادی معنوی-118

گروه فرهنگی صبح امید | پنجشنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۵، ۰۶:۵۳ ب.ظ

انتخاب می‏کنند . بر می‏گردد به کشور خودش ، از او استقبال می‏کنند ، گل‏
به گردنش می‏اندازند ، درجه‏اش را بالا می‏برند ، حقوقش را زیاد می‏کنند ،
عکسش را در روزنامه‏ها می‏اندازند ، تشویقش می‏کنند ، اما خیانت آنقدر
عظیم بوده است ، معصیت آنقدر بزرگ بوده است که وجدان چنین قسی القلبی‏
را هم بیدار می‏کند ، یعنی آنقدر ضربه بر روح شدید است که در یک چنین‏
زمینه روحی آدم قسی القلبی هم باز عکس العمل پیدا می‏شود . همین آدم در
مجالس که می‏نشیند ، تبسم می‏کند ، نقل می‏کند چنین کردم و چنان ، اما وقتی‏
که با خود خلوت می‏کند ، خودش با خودش است ، در بستر می‏خواهد بخوابد ،
یکمرتبه آن منظره در نظرش مجسم می‏شود ، ای وای این من بودم که چنین‏
جنایتی کردم ! ای وای چه جنایت بزرگی مرتکب شدم ! در نتیجه همین آدم‏
دیوانه می‏شود و کارش به تیمارستان می‏کشد . چرا ؟ جنایت خیلی بزررگ‏
بوده است .
بشر بن از طاش یکی از سرداران معاویه ، بسیار مردقسی القلب و عجیبی‏
است . یکی از سیاستهائی که معاویه برای مضطر و بیچاره کردن علی ( ع )
انتخاب کرده بود این بود که یک مرد جانی نظیر " بسر " یا " سفیان‏
غامدی " رادر رأس یک سپاه می‏فرستاد داخل مرزهای علی بن ابیطالب و
می‏گفت دیگر به بی گناه و با گناه نگاه نکنید ( نظیر همین کاری که امروز
اسرائیل باکشورهای اسلامی انجام می‏دهد ) برای مستأصل کردن اینها بروید
شبیخون بزنید ، به آتش بکشید ، باگناه و بی گناه را بکشید ، به صغیر
وکبیر رحم نکنید . مالشان راببرید . این کار را می‏کردند . یک مرتبه همین‏

  • گروه فرهنگی صبح امید

کد ِکج شدَنِ تَصآویر