روی خط کتاب آزادی معنوی-15
ممکن است انسانی باشد که همانطور که از نظر اجتماعی آزاد مرد است ،
زیر بار ذلت نمیرود ، زیر بار بردگی نمیرود وآزادی خودش را در اجتماع
حفظ میکند ، ازنظر اخلاق و معنویت هم آزادی خود را حفظ کرده باشد ، یعنی
وجدان و عقل خودش را آزاد نگه داشته باشد . این آزادی همان است که در
زبان دین " تزکیه نفس " و " تقوی " گفته میشود .
آیا ممکن است بشر آزادی اجتماعی داشته باشد ولی آادی معنوی نداشته
باشد ؟ یعنی بشر اسیر شهوت و خشم و حرص و آز خودش باشد ولی در عین حال
آزادی را محترم بشمارد ؟
امروز عملا میگویند بله ، عملا میخواهندبشر برده حرص و آز و شهوت و خشم
خودش باشد ، اسیر نفس اماره خودش باشد و در عین حال چنین بشری که اسیر
خودش است ، آزادی را محترم بشمارد . این یکی از نمونههای کوسه و ریش
پهن است . یکی ازتضادهای اجتماع امروز بشر همین است . به قول منطقیین
یک سیر و تقسیمی میکنیم :
بشر دوران قدیم ، آزادی را محترم نمیشمرد ، آزادی را پایمال میکرد .
بسیار خوب ، چرا پایمال میکرد ؟ آیا چون نادان بود آزادی دیگران را سلب
میکرد وهمینکه بشر دانا شد دیگر کافی است که آزادی دیگران را محترم
بشمارد ؟ مثلا در بیماریها اینطور است ،
- ۹۴/۱۲/۱۱