افشای اطلاعات محرمانه کشور
یکی از نقاط کور این قرارداد که کمتر کسی به آن ورود کرده مربوط به سند رازداری و حفظ محرمانگی است که می بایست در شورای عالی امنیت ملی نیز به تصویب می رسید. بنا به تجربه و سوابق منفی عملکردهای شرکت توتال در حوزه نفتی در کشورمان، مقام معظم رهبری طی نامه ای، رهنمودهایی را پیش از انعقاد این قرارداد بیان فرموده بودند که مشخص نیست این رهنمود ها در این قرارداد لحاظ شده است یا خیر.
شرکت توتال بعنوان کارفرما، می باید تعهد حفظ اطلاعات مخازن ایران را در این قرارداد لحاظ می کرد. اگرچه روز 12 تیر وزیر نفت اعلام کرد «همه مراحل لازم برای اخذ مجوزها برای امضای این قرارداد از طریق شرکت ملی نفت ایران طی شده است» اما در این موضوع یعنی حفظ اطلاعات مخازن ایران، هیچگونه شفاف سازی صورت نگرفته است. کلاهی هم که توتال قبلاً بر سر ایران گذاشته بود در همین خصوص بود. توتال میخواهد با نادیده گرفتن این تخلف، این بار کلاه را به قواره IPC در آورده و یکبار دیگر به سر خودمان بگذارد. توتال می خواهد هم از توبره جمهوری اسلامی بخورد و هم از آخور قطر. بی جهت نیست که مدیرعامل توتال در مصاحبه خود پیرامون امضاء این قرارداد می گوید: «این قراردادها، جذابیتهای خاصی برای ما دارند…ما در قرارداد، ریسک بازگشتپذیری تحریمها را محاسبه و لحاظ کردیم».
خوب است که به سابقه و علل این کلاهبرداری نفتی نیز نظری بیندازیم.
طرح اولیه توسعه میدان گازی مشترک پارس جنوبی را برای اولین بار شرکت توتال در اختیار ایران قرار داد. شرکت توتال بطور هدفمند از ارائه اطلاعات مهم لایه های گازی مشترک این میدان به ایران که بر روی مرز آبی ایران و قطر قرار داشت خوداری کرد.
لایه های گازی مشترک این میدان از سوی شرکت توتال در عمق آبهای ایران تعیین شد در حالیکه این لایه ها بر روی مرز آبی ایران و قطر قرار داشت و میدانی بود که بهره برداری از آن، سهل الوصول و کم هزینه بشمار میرفت و بلحاظ بازدهی نیز زمان بسیار کمتری می برد. شرکت توتال با مخفی کردن اطلاعات واقعی این میدان گازی، دو هدف را دنبال میکرد؛ از یکطرف، بدلیل مشارکتش در قرارداد توسعه میدان گازی با کشور قطر، قصد داشت که طرف قطری برداشت هر چه بیشتری از این میدان مشترک نماید، و از طرف دیگر، با دادن آدرس غلط به ایران، چاه های گازی قطر را که توتال در آن سهیم بود از تاثیرات بهره برداری ناحیه ایران حفظ کند.
میدان گازی پارس جنوبی از چهار لایه گازی برخوردار بود اما بمدت نزدیک به 10 سال ایران بدلیل اطلاعات غلط هدفمند شرکت توتال، نتوانست از بزرگترین لایه گازی این میدان برداشت کند.
کاهش سطح تولید داخل و توقف پیشرفت درعرصه رقابت
عملکرد شرکت توتال ـ از نظر میزان خسارات وارده به صنعت نفت و گاز ایران ـ سوء عملکردی بی نظیر و غیر قابل جبران در طرف ایرانی محسوب میشود. در حالیکه منابع گاز پارس جنوبی، منابع مشترک ایران و قطر محسوب میشود اما کشور قطر در بهار سال 90 که حدود 10 سال زودتر از ایران بهره برداری از این منابع را آغاز کرده بود به یمن حضور توتال و اشتراک با این شرکت، سطح تولید خود را به 750 میلیون متر مکعب رساند و بزرگترین تولید کننده گاز مایع جهان محسوب می شد.
در همان مقطع زمانی، میزان تولید گاز ایران از این منابع تنها 245 میلیون متر مکعب بود. نقش توتال در قراردادهایش با ایران و دادن اطلاعات غلط لایه های گازی، بخوبی در اختلاف سطح تولید گاز بین دو کشور نشان داده میشود.
در اردیبهشت ماه سال گذشته علی اصغر ابراهیمی معاون سابق وزیر نفت با اشاره به عملکرد شرکت توتال در دادن اطلاعات غلط هدفمند به طرف ایرانی در میدان پارس جنوبی گفت: «ایران فاز 2 و 3, 4, 5, 6, 7, 8 را در وسط میدان حفاری کرد و بعد متوجه شدیم که ما از لایههای مستقل (غیرمشترک) در حال برداشت گاز بودیم و قطر از لایه مشترک گاز تولید میکرد.
به این صورت که ایران چاههای خود را در لایه١k و 2k حفر کرده است که لایه مستقل گازی محسوب میشود، اما قطر چاههای خود را در لایه 3k و 4k که در لایه مشترک است حفر کرده است و روزی حداقل 25 میلیون متر مکعب گاز و 40هزار بشکه میعانات گازی از سمت ایران مهاجرت میکند… این، به دلیل آن است که ما محل سکوها را اشتباه انتخاب کردیم».