فیلمی واقع گرا که عده ای مغرضانه مانع اکران آن بودند

۱۳:۰۷ - دوشنبه ۱۳۹۵/۱۰/۶

•  
•  

یادداشت؛

یتیم خانه ایران؛ هشداری به خواص بی بصیرت/

مطمئنا هر کفتاری به خود جرات می دهد تا گوشه ای از سرمایه های ملتی را که پشت رهبر و بزرگ خود را خالی کنند و به وعده و وعیدهای تو خالی اجانب دل ببندد، را به تاراج ببرد و آن ملت را اسیر درد و رنج کند.

 

صاحب نیوز/ یکی از مشکلاتی که جوامع بشری به ویژه ملت عزیزمان طی چند سال اخیر تجربه می کنند، فاصله گرفتن از فرهنگ اصیل خودی و گرایش به سمت فرهنگ منحط غرب است.

سبد فرهنگی خانوارهای ایرانی پر شده از مشتی سریال و فیلم های سینمایی با محتوای غربی و قصه های تکراری؛ سریال ها بیشتر زندگی ثروتمندان بی درد را به تصویر می کشند و فیلم های سینمایی عشق و هوس بازی و خیانت را؛ یک کار فرهنگی موثر، ریشه دار و حقیقی هم که تولید می شود آنقدر سنگ جلوی پای عوامل آن کار می اندازند که از ساخت محتواهای فرهنگی این چنینی در آینده توبه کنند.

فیلم یتیم خانه ایران هم یکی از همین قاعده مستثنی نبوده است، این فیلم در ابتدا برای اکران با ممانعت های بسیاری روبرو شد اما سرانجام توانست با حمایت نیروهای انقلابی بر روی پرده سینماها برود. فیلمی با محتوای اصیل فرهنگ ایرانی اسلامی که یک قرن پیش تاریخ این مرز و بوم را به مخاطبان خود نشان می دهد.

قطعا در هر کار فرهنگی، فیلم و سریال کاستی ها و ضعف هایی وجود دارد اما به طور قطع می توان گفت نکات قوت این فیلم آنقدر زیاد است که ضعف های کوچک آن کمتر به چشم می آید.

ابوالقاسم طالبی کارگردان فیلم یتیم خانه ایران پس از ساخت فیلم قلاده های طلا که روایتی از فتنه ۸۸ بود، این بار اشغالگری انگلیسی ها در ایران را بین سال های ۱۲۹۵ تا ۱۲۹۷ به تصویر کشیده است.

این فیلم ساخته شده برای کسانی که گذشته خود را فراموش کرده و امروز غرق در تجملات و روزمرگی زندگی خود شده اند؛ برای کسانی که یک روز حتی نمی توانستند کوچکترین احتیاجات خود را فراهم کنند و برای مسئولانی که فراموش کرده اند یک روز در همین ایران سرافراز توان تولید ساده ترین وسایل زندگی برای مردم را نداشتند.

این فیلم به همه مردم سرزمینمان القا می کند که به یاد آورید روزگاری را که انگلیس و قزاق ها غنایم کشور ما را در کمال وقاحت به دو نیم تقسیم کرده و سهم مردم ایران در این میان آه و حسرت، فقر و گرسنگی و قحطی، بیماری ها وبا و طاعون و از همه مهمتر نداشتن اراده و مجالی برای شکوفا شدن بود.

طبق اسناد تاریخی و همانطور که در فیلم هم به آن اشاره می شود، انگلیس در جنگ جهانی اول، با وجود اعلام بی طرفی ایران، وارد کشور ما می شود و به دنبال اشغال ایران توسط انگلیس، قحطی بسیار بزرگی ایران را فرا می گیرد که در جریان فیلم جنایت عظیم و فجیع انگلیسی ها در ایران به نمایش در آمده است.

خیانت های انگلیس خبیث و استعمارگر که با سیاست تفرقه بینداز و حکومت کن به چپاول ملت ها اقدام می کردند، در این فیلم ملموس است؛ انگلیس با همین شعار عامل قحطی و بیماری وبا و طاعون در یک قرن پیش کشور ما می شود و این چیزی است که در فیلم می توان آن را به وضوح درک نمود.

مردم از شدت قحطی به جان هم می افتند و صغیر و کبیرشان به یکدیگر رحم نمی کنند. آن ها حتی از کمترین امکانات غذایی و دارویی بی بهره اند و انگلیس ها با همکاری برخی تجار و وطن فروشان خائن و با وجود آن که غذا و داروی بسیاری در اختیار دارند از دسترسی مردم کشور ما به این امکانات حداقلی برای زیستن خودداری می کنند و با ایجاد تفرقه کاری می کنند تا مردم ایران تنها به سیر کردن شکمشان فکر کرده و به جان هم بیفتند و مجالی برای اندیشه، قیام و شکوفا شدن پیدا نکنند.

این خیانت استعمارگران شرق و غرب در آن زمان باعث می شود تا نیمی از جمعیت 18 میلیون نفری کشور ما یعنی 9 میلیون نفر بر اثر قحطی و گرسنگی، وبا و طاعون جان خود را به راحتی از دست بدهند که این اتفاق یکی از بزرگترین هولوکاست های تاریخ جهان به شمار می رود؛ اما همانطور که در فیلم هم به آن اشاره شده به این خیانت در هیچ کجای تاریخ اشاره ای نشده است و دلیل آن را هم می توان سیطره جریان‌ غرب گرا بر تاریخ ‌نگاری ایران عنوان کرد، تنها این راوی فیلم است که پرده از این خیانت بر می دارد و راز این کشتار عظیم را برملا می کند.

اعتماد کردن به دشمنان گرگ صفت همواره چنین مصائبی را برای کشور ما به همراه داشته است؛ یک روز مرگ 9 میلیون نفر ایرانی، بار دیگر غارت نفت و همه سرمایه های ایران در زمان پهلوی و امروز هم نقض برجام.

در بخشی از فیلم یتیم خانه ایران، خبرنگار جوان ایرانی که قرار است داماد سردار جنگل شود، از سرباز انگلیسی دلیل عقب ماندگی ملت خود را می پرسد و سرباز انگلیسی نداشتن لیاقت را دلیل اصلی این عقب ماندگی عنوان می کند؛ خبرنگار جوان دوباره سوال می کند که چرا ملت ما لیاقت ندارند و سرباز انگلیسی در پاسخ به او می گوید به دلیل اینکه شما پشت لیدر (رهبر) خود حرکت نمی کنید، برای همین لیاقت ندارید؛ این نکته در متن سریال بسیار آموزنده است؛ نکته ای که امروز نیز می توان کارکرد آن را حس کرد.

آری؛ مطمئنا هر کفتاری به خود جرات می دهد تا گوشه ای از سرمایه های ملتی را که پشت رهبر و بزرگ خود را خالی کنند و به وعده و وعیدهای تو خالی اجانب دل ببندد، را به تاراج ببرد و آن ملت را اسیر درد و رنج کند و این ملت به یقین مستحق چنین عذابی است.

در طول فیلم سردار جنگل تمام همت خود را به کار می بندد تا مردم را بیدار کرده و با تدبیرهای صحیح قحطی و بیماری ها را سرنگون کند، اما نباید نقش خاتون همسر او را نادیده گرفت؛ زنی بصیر و هوشیار که در کنار سردار جنگل می ایستد و تیمار داری یتیمان ایران را بر عهده می گیرد تا شویش با خیالی آسوده به جنگ با فرماندهی انگلیسی که همه هم و غمّش مرگ و عقب ماندگی مردم گرسنه و بیمار ایران است، برود؛ و مگر نه این است که پشت سر هر مرد موفقی زنی صبور، بردبار، هوشیار و فهیم است؟

در طول هشت سال دفاع مقدس و حتی زمان کنونی در میان همسران مدافعان حرم، نمونه هایی مشابه خاتون که از همه چیز خود برای حفظ ارزش ها و پیروزی حق علیه باطل گذشتند به وفور دیده می شود و این نکته بیانگر این واقعیت است که گاهی زنان پا به پا و حتی جلوتر از همسران خود در راه هدایت و پیشبرد اهداف انقلاب گام برداشته اند که در این فیلم هم به آن اشاره شده و می توان گفت یکی از نقاط قوت فیلم است.

در پایان باید گفت مردم باید واقعیت ها را بدانند و مهمترین راه برای آشنا ساختن مردم با گذشته خود زبان رسانه است، از طریق رسانه و حمایت از تولید چنین فیلم هایی می توان مردم را با خیانت های انگلیس و سایر استعمارگران و مستکبران آشنا کرد تا برخی که ندانسته و کورکورانه انگلیس و آمریکا را سرزمین رویاها و بهشت روی زمین تصور می کنند و عامل عقب ماندگی کشور خود یعنی ایران را نداشتن رابطه با این مستکبران می دانند از تعصب بی جا نسبت به این دول استعمارگر دست برداشته و برای پیشرفت و تعالی به توان خود تکیه کنند.

آری؛ تاریخ درس عبرتی برای همه نسل ها است، هر برگ آن درسی و هر حکایتش نکته ای است، گویی تاریخ هر روز تکرار می شود؛ در زمان کنونی هم تاریخ تکرار می شود، اگر برخی افراد غافل در سال 1388 با واقعیت جنایت های این دول استعمارگر و خبیث آشنا بودند شاید در دام فتنه 88 گرفتار نمی شدند؛ اما ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که همواره هستند کسانی چون سردار جنگل که شجاعانه و با بصیرت مجال نفس کشیدن به زورگویان را نمی دهند و خواب را بر چشم دشمنان خبیث این مرز و بوم حرام می کنند که نمونه آن رویش هزاران سرباز مدافع انقلاب و خلق حماسه 9 دی بود.

انتهای پیام/ آرمان زنان/ الف