روی خط کتاب آزادی معنوی-91
نماز گزاران قرار بدهد . مردی که سر بر کف دست گذاشته است ، یک چنین
مجاهدی را امام دعا میکند که خدا تو را از نمازگزاران قرار بدهد . ببنید
نمازگزار واقعی چه مقامی دارد ! فرمود : بله نماز میخوانیم . همانجا در
میدان جنگ نماز خواندند ، نمازی که در اصطلاح فقه اسلامی " نماز خوف "
نامیده میشود . نماز خوف مثل نماز مسافر دو رکعت است نه چهار رکعت ،
یعنی انسان اگر در وطن هم باشد باز باید دو رکعت بخواند ، برای اینکه
مجال نیست ، در آنجا باید مخفف خواند . چون اگر همه به نماز بایستند
وضع دفاعیشان بهم میخورد ، سربازان موظف هستند در حال نماز نیمی در
مقابل دشمن بایستند ونیمی به امام جماعت اقتدا کنند . امام جماعت یک
رکعت راکه خواند صبر میکند تاآنها رکعت دیگرشان را بخوانند . بعد آنها
میروند پست را از رفقای خودشان میگیرند در حالی که امام همینطور منتظر
نشسته یا ایستاده است . سربازان دیگر میآیند ونماز خودشان را با رکعت
دوم امام میخوانند .
ابا عبدالله چنین نماز خوفی خواند ولی وضع ابا عبدالله یک وضع خاصی
بود زیرا چندان از دشمن دور نبودند . لهذا آن عدهای که میخواستند دفاع
کنند نزدیک ابا عبدالله ایستاده بودند و دشمن بی حیایی بی شرم حتی در
این لحظه هم آنها راحت نگذاشت . در حالی که اباعبدالله مشغول نماز بود
، دشمن شروع به تیر اندازی کرد ، دو نوع تیر اندازی ، هم تیر زبان که یکی
فریاد کرد : حسین ! نماز نخوان ، نماز تو فایدهای ندارد ، تو بر پیشوای
زمان خودت یزید ، یاغی هستی ، لذا نماز تو قبول نیست ! و هم تیرهائی که
از کمانهای معمولیشان
- ۹۵/۰۷/۲۹