حواست کجاست؟

قسمت دوم...این روزها نامحرمان تورا بالفظ (حاجی) صدایت میکنند وبا پای مجازی تا اتاق خوابت هم آمد ه اند.برادر

این روزها نامحرمان تورا بالفظ (حاجی) صدایت میکنند وبا پای مجازی تا اتاق خوابت هم آمده اند.برادر
یادت هست روزی که دست و پا میزدی تا یک گوشی خوب بخری وبه همه گفتی که این گوشی آبشن هایش کامل نیست ولی به من گفتی که گوشی باید قفل وپس داشته باشد تا همه کس هر چیزی را نبیندتو که اهل پنهان کاری نبودی برادر.
قدیم تر ها که برایم از کتابت حدیث وروایت می خواندی ومن توجه نمیکردم نهیب میزدی که سرم را داخل کتابت کنم وببینم که چه میخوانی ولی الان که از روی موبایل میخوانی تا سرم به سمت صفحه اش میرود دستت را عقب میکشی مگر الان هم برایم حدیث وروایت نمی خوانی....آهان فهمیدم روایت را کسی برایت نقل کرده که من نباید بدانم. تو فکر میکنی خودت را پشت این حصار مخفی کردی! نه بلکه باهر حصاری که میکشی مرا به یقین نزدیک تر میکنی.
برادر تو در این جبهه ای که وارد شدی ،نمیدانم که بازیگوشی میکنی یا مبتلا شده ای، ولی با این کارت نه تنها تحول انفسی برایم ایجاد نمیکنی برای خودت هم ایجاد نمیکنی.
نمیدانم چرا دیگر قرآنی که برایم میخوانی دیگر به دلم نمینشیند.
برادرم بدان روایتی که جهت به دل نشستن من میخوانی برای من روایتی است که با پسوند خواهر وبرادر شروع شده وبه حدیث روایت ختم شده اما در باطن همان ارتباط دو نامحرم است که ذهن مرا مشغول کرد وتو داری باشکلی ظاهرا شرعی آن را به من تحمیل میکنی.
به من میگویی که به خلق خدمت میکنی وپرچم اسلام را بالا میبری نمیدانم چرا این پرچم فقط بین تو ونامحرمان دست به دست میشود.
راستی توئی که در این شهر زمانی دختری را میدیدی سربه زیر می انداختی وعرق بر عارضت مینشست وابرو درهم میکشیدی در این فضا چه مهربان و خوش اخلاق شده ای تو را چه شده است که وقتی کسی را موعظه میکنند تو سریع پشتیبانش میشوی.
شنیده ام جدیدا در مجازی نامت را مدافع حریم اهل بیت گذاشتی، واز شهادت دم میزنی، لابد دفاعت هم مجازی است، اصلا جسم وروحت مجازی است آیا تا به حال در راه چکمه ای هم پوشیده ای؟ولی قبل از رفتن برای دفاع یک نگاهی به پروفایلت بینداز، ببین تا به حال به چند خانم نامحرم التماس دعا گفتی و لایکشان کردی ؟ ببین چه راحت به حریم قدسی خواهران وارد شدی نمیدانم اگر کسی به حریم خواهرت وارد شود تورا چه میشود.
آری ..برادرم ..شهادتی که تو از آن دم میزنی شهادت در دادگاه هاست به نفع نامحرمانی که به آنها دل بسته ای.
در گذشته بی بند و بارهای شهر در سواحل دریا قرا ملاقات میگذاشتند. ولی تو امروز با پرچم یا حسینی که روی بی حیایی ات میکشی در کربلا قرار میگذاری.
یادت هست معیارهایت برای ازدواج را به من در خلوت گفتی . اینجا چرا معیارهایت تغییر کرد وهمسرت را به رخ انتخاب میکنی نه به اصل آن هم در دنیای مجازی .
تا به حال چند دختر عفیفه را به ازدواجت راضی کردی و سپس پا پس کشیدی و بعد نشستی ودر جمع دوستانت معایبش را گفتی و خندیدید.
برادرم آن همسری که به رخش اعتماد کردی و انتخاب کردی یک روز همان دوستانت انتخاب کرده بودند وحالا مال تو شده است.
براستی چقدر برایت گران تمام میشود... روزی که با همسر مجازی واقعی ات که به دیدنمان می آیی بتو بگویم عکس همسرت را دراینترنت که دیده بودم زیبا تر بود،وتو بخندی وبگویی از این شوخی ها نکن . نه برادرم رگ غیرتت آنقدر باریک شده است که دیگر نمیبینمش.
آری برادرم فضا یی که تودرآن راهپیمایی میکنی مبنایش تهدید است .درآن وارد نشو مگر به ضرورت که بر معذب ترین افراد هم خسران مطلق است وتو در محدوده حلقه ای که درست کرده ای گرفتاری وخیال میکنی که اثر میگذاری برعکس اثر می پذیری.
چند وعده با خدا،در روز،صحبت میکنی؟

پیشگاهِ خالق،احساس حقارت میکنی؟

روزوشب ذکرت شده مهدی بیا مهدی بیا

با ریا بر اهل دل عرض ارادت میکنی

تا به خلوت میرسی دل می دهی برمعصیت

عاقبت جانانه از شیطان اطاعت میکنی!!

از همین ها بَد،تو بر اینترنت عادت میکنی

گفتگویت باز میباشد به روی دیگران

گاه با نامَحرم ومَحرم که خلوت میکنی

حرفهایت هست آیا در خور شخصیتت؟

یا به هنگام نوشتن گو که دِقّت میکنی؟

یک سوال منطقی دارم جوابم را بده
با امام عصر خود اینگونه هم چت میکنی؟