روی خط کتای آزادی معنوی؟66
به روزه نیست ؟ به عقیده من مثل فحش دادن به روزه است . یعنی ای روزه
! من اینقدر از تو تنفر دارم که میخواهم رویت را نبینم !
ما حج میکنیم ولی به آن استخفاف میکنیم . روزه میگیریم و بهان
استخفاف میکنیم ، نماز میخوانیم و به آن استخفاف میکنیم . اذان میگوئیم
و به آن استخفاف میکنیم . حالا چطور به اذان استخفاف میکنیم ؟ مستحب
است که مؤذن صیت یعنی خودش صوت باشد . همان طوری که در قرائت قرآن
تجوید یعنی زیبا قرائت کردن حروف ، با آهنگ زیبا خواندن قرآن که اثر
بیشتری در روح دارد سنت است ، در اذان نیز مستحب است که مؤذن صیت
یعنی خوش آواز باشد ، اذان را با یک حالی بخواند که مردم را بحال
بیاورد ، بیاد خدا بیاورد . خیلی افراد صیت هستند و میتوانند خوب اذان
بگویند اما اگر به آنها بگوئی آقا برو یک اذان بلند بگو ، نمیگوید . چرا
؟ چون خیال میکند این کسر شأنش است ، من اینقدر پائین هستم که مؤذن
باشم ؟ آقا ! باید افتخار کنی که یک مؤذن باشی . علی بن ابیطالب مؤذن
بود ، در همان وقتی که خلیفه بود هم مؤذن بود . این استخفاف به اذان
است که یک نفر ننگش بکند که مؤذن باشد یا مؤذن بودن را بسته به شأن
اشخاص بداند و بگوید من که از اعیان واشراف هستم ، از رجال و شخصیتها
هستم ، من دیگر چرا مؤذن باشم ؟ اینها همه استخفاف است .
پس ما هرگز به عبادت استخفاف بکنیم ، ما باید مسلمان کامل و جامع
باشیم . ارزش اسلام به جامعیت آن است . نه آنطور باشیم که فقط بعبادت
بچسبیم و غیر آنرا رها کنیم و نه مثل آنها که
- ۹۵/۰۳/۱۵