روی خط کتاب آزادی معنوی-60
« یعجب الزارع لیغیظ بهم الکفار »(1) . در تورات و انجیل اینها با این
صفت یاد شده اند ، دربالره شان گفته شده که چنین امتی بوجود میآید . به
این شکل تجسم پیدا کرده و توصیف شدهاند که مثلشان مثل یک زراعت است ،
مثل یک گندم است که در زمین کشت میشود و بعد ، از زمین چون زنده است
، میروید . در آغاز برگ نازکی بیرون میدهد ولی تدریجا این برگ در شتتر
میشود و استحکام پیدا میکند آنچنانکه کم کم به صورت یک ساقه کلفت در
میآید . بعد بشکلی در میآید که روی پای خودش میایستد در حالیکه قبلا برگی
بود افتاده روی زمین و از خود استقلال نداشت . آنچنان رشد میکند که همه
کشاورزان را ، همه متخصصان انسان شناسی را به حیرت در میآورد که چه ملت
رشیدی ! چه ملت بالندهای ! چه ملت در حال رشدی ! البته ملتی که هم
« اشداء علی الکفار »باشد ، هم « رحماء بینهم »، هم « رکعا سجدا »و هم
« یبتغون فضلا من الله و رضوانا »، قطعا اینجور است . حالا بگوئید چرا ما
مسلمین اینقدر در حال انحطاط هستیم ؟ چرا اینقدر تو سری خور وبدبخت
هستیم ؟ اصلا کدامیک از این خصائص در ماهست واین چه توقعی است ؟ !
ما با اینکه صد در صد اعتراف داریم که اسلام دین اجتماعی است و
دستورات آن حاکی از اینست ، ولی اینها سبب نمیشود که ما عبادت و دعا
و ارتباط با خدا را تحقیر بکنیم ، کوچک بشماریم ، نماز را کوچک بشماریم
. یکی از گناهان ، استخفاف نماز یعنی سبک شمردن نماز است . نماز
نخواندن یک گناه بزرگ است و نماز خواندن اما نماز را خفیف
پاورقی :
1 - سوره فتح ، آیه . 29
- ۹۵/۰۲/۱۶