روی خط کتاب آزادی معنوی-53
تو انصاف نداد ، بی انصافی کرد ، بچههای خودش حسن وحسین را کنار کشید و
بچههای تو را جلو انداخت و بکشتن داد . عدی گفت من درباره علی انصاف
ندادم ، اگر من انصاف میدادم نباید الان علی زیر خاک باشد و من زنده
باشم . معاویه که دید تیرش به سنگ خورده است گفت ای عدی ! دلم
میخواهد حقیقت را برایم درباره علی بگوئی . عدی ، علی ( ع ) را بسیار
مفصل توصیف کرد . خود او میگوید آخر کار که شد یک وقت دیدم اشکهای
نجس معاویه روی ریشش جاری شده است . بسیار اشک ریخت . بعد با آستین
خود اشکهایش را پاک کرد و گفت : هیهات زمان و روزگار عقیم است که
مثل علی مردی را بیاورد . ببینید حقیقت چگونه جلوه دارد ؟ ! این
ازعبادت علی اما آیا علی فقط اهل محراب بود و در غیر محراب جای دیگری
پیدایش نمیشد ؟
باز علی را میبینیم که از هر نظر اجتماعیترین فرد است ، آگاهترین فرد
به اوضاع و احوال مستمندها ، بیچارهها ، مساکین و شاکیهاست . در حالی که
خلیفه بود ، روزها دره خودش یعنی شلاقش را روی دوشش میانداخت وشخصا در
میان مردم گردش میکرد و به کارهای آنها رسیدگی مینمود . به تجار که
میرسید فریاد میکرد : « الفقه ثم المتجر » ( 1 ) اول بروید مسائل تجارت
را یاد بگیریند ، احکام شرعیش را یاد بگیرید بعد بیائید تجارت بکنید ،
معامله حرام نکنید ، معامله ربوی نکنید . اگر کسی میخواست دیر بدنبال
کسبش برود ، علی میگفت زود پاشو برو ، « اغدوا الی عزکم » ( 2 ) . این
مرد عابد اینچنین
پاورقی :
1 - وسائل الشیعهج 12 ص 282ح . 1
2 - وسائل الشیعة ، ج 12 ، ص 4ح . 10
- ۹۵/۰۱/۲۸