ایستاده روی پای تولید ملی
گروه فرهنگی صبح امید | جمعه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۵، ۰۵:۵۱ ب.ظ
بنا به قاعدهی قرآن، دو دستگیرهی راستین برای سرپا ایستادن و قیام ملتها تعبیه شده است: نخست گردش بر مدار خانهی توحید۱ که خود را در فرهنگ تسلیم شدن در پیشگاه حق و سیاست تسلیم نشدن به طواغیت نشان میدهد و دوم بهرهبرداری غیرسفیهانه از اموال و ثروتها۲ که خود را در توان تولید بهرهور هویدا میسازد. در مختصات عصر حاضر که امر اقتصاد خود را بر دیگر امور تحمیل میکند و جهانی شدن نیز موجب درهم تنیدگی مناسبات ملل با یکدیگر شده است، رکن نخست بدون رکن دوم دوام و بقاء نخواهد داشت و پافشاری بر سیاست تسلیم نشدن به طواغیت، نیازمند اقتصادی با توان درونزای تولید است. به بیان دیگر اقتصاد مقاوم شرط لازم برای مقاومت فرهنگی و سیاسی بهشمار میرود و بالعکس، با از دست دادن خط اقتصاد، باید منتظر سقوط سنگرهای فرهنگی و سیاسی بود.
نسبت اقتصاد مقاومتی و تولید ملی، آشکارتر از آن است که نیاز به مقدمه مفصل داشته باشد و از مجموع اقدامات پیشنهادی ده گانهی بیانات مقام معظم رهبری در حرم منور رضوی، چند نکته نخست بر این مدار میگردد. امر واقع آن است که برنامهی اقتصاد مقاومتی را نمیتوان مجموعهی پروژههای منفک یا جزایر مستقل در نظر گرفت، تولید ملی با صفاتی مانند دانش بنیان بودن، عاری از فساد، درونزا و برونگرا، نخ تسبیح برنامهی عزیمت به سوی یک اقتصاد مقاوم است و در دنبالهی خود نتایجی چون رونق اقتصاد و اشتغال، عدم وابستگی درآمد دولت به نفت، ارتقاء بهرهوری، عدم وابستگی به واردات کالاهای اساسی و غیره را در پی دارد.
در تجارب توسعه یافتگی کشورها، نمونهای را سراغ نداریم که در بزنگاه تاریخی و شب قدر خود تصمیم بزرگی دربارهی تولید ملی نگرفته باشد. پیشرفت اقتصادی محصول خودبه خودی تعامل با جهان و آزادسازیهای همه جانبه نیست، البته کشورهای کوچک و کم اهمیتی هستند که صرفا با گشودن دربهای خود به روی اقتصاد جهانی، از محل ورود سرمایه و کالاهای خارجی، رفاه نسبی برای ساکنان خویش فراهم کردهاند اما هیچ صاحبنظری آنها را مصادیق پیشرفت و الگوهای توسعه قلمداد نمیکند، بگذریم از اینکه تقریبا تمام این کشورها، هویت و استقلال سیاسی – اقتصادی خویش را به عنوان بهای رفاه وارداتی، از کف دادهاند.
بنابراین میتوان گفت تمام الگوهای پیشرفت، ضمن بهرهگیری از مزایای ارتباط با اقتصاد جهانی، مبتنی بر خط مشی انتخابی خود، با در پیش گرفتن اقدامات خودآگاه و تصمیم بر محور تولید ملی، به موفقیت دست یافتهاند. این تصمیم حداقل مشتمل بر یک بستهی سیاستی چهار بعدی است:
۱. چگونه جذابیت و سودآوری تنها به بخشهای مولد منحصر شود؟
۲. از چه رشته فعالیتهای تولیدی حمایت مشروط شود؟
۳. از منتخبها چگونه و به چه شیوهی سالمی حمایت شود؟
۴. چگونه سایر سیاستها با این حمایت سازگار شود؟
نسبت اقتصاد مقاومتی و تولید ملی، آشکارتر از آن است که نیاز به مقدمه مفصل داشته باشد و از مجموع اقدامات پیشنهادی ده گانهی بیانات مقام معظم رهبری در حرم منور رضوی، چند نکته نخست بر این مدار میگردد. امر واقع آن است که برنامهی اقتصاد مقاومتی را نمیتوان مجموعهی پروژههای منفک یا جزایر مستقل در نظر گرفت، تولید ملی با صفاتی مانند دانش بنیان بودن، عاری از فساد، درونزا و برونگرا، نخ تسبیح برنامهی عزیمت به سوی یک اقتصاد مقاوم است و در دنبالهی خود نتایجی چون رونق اقتصاد و اشتغال، عدم وابستگی درآمد دولت به نفت، ارتقاء بهرهوری، عدم وابستگی به واردات کالاهای اساسی و غیره را در پی دارد.
در تجارب توسعه یافتگی کشورها، نمونهای را سراغ نداریم که در بزنگاه تاریخی و شب قدر خود تصمیم بزرگی دربارهی تولید ملی نگرفته باشد. پیشرفت اقتصادی محصول خودبه خودی تعامل با جهان و آزادسازیهای همه جانبه نیست، البته کشورهای کوچک و کم اهمیتی هستند که صرفا با گشودن دربهای خود به روی اقتصاد جهانی، از محل ورود سرمایه و کالاهای خارجی، رفاه نسبی برای ساکنان خویش فراهم کردهاند اما هیچ صاحبنظری آنها را مصادیق پیشرفت و الگوهای توسعه قلمداد نمیکند، بگذریم از اینکه تقریبا تمام این کشورها، هویت و استقلال سیاسی – اقتصادی خویش را به عنوان بهای رفاه وارداتی، از کف دادهاند.
بنابراین میتوان گفت تمام الگوهای پیشرفت، ضمن بهرهگیری از مزایای ارتباط با اقتصاد جهانی، مبتنی بر خط مشی انتخابی خود، با در پیش گرفتن اقدامات خودآگاه و تصمیم بر محور تولید ملی، به موفقیت دست یافتهاند. این تصمیم حداقل مشتمل بر یک بستهی سیاستی چهار بعدی است:
۱. چگونه جذابیت و سودآوری تنها به بخشهای مولد منحصر شود؟
۲. از چه رشته فعالیتهای تولیدی حمایت مشروط شود؟
۳. از منتخبها چگونه و به چه شیوهی سالمی حمایت شود؟
۴. چگونه سایر سیاستها با این حمایت سازگار شود؟
یستاده روی پای تولید ملی
بنا به قاعدهی قرآن، دو دستگیرهی راستین برای سرپا ایستادن و قیام ملتها تعبیه شده است: نخست گردش بر مدار خانهی توحید۱ که خود را در فرهنگ تسلیم شدن در پیشگاه حق و سیاست تسلیم نشدن به طواغیت نشان میدهد و دوم بهرهبرداری غیرسفیهانه از اموال و ثروتها۲ که خود را در توان تولید بهرهور هویدا میسازد. در مختصات عصر حاضر که امر اقتصاد خود را بر دیگر امور تحمیل میکند و جهانی شدن نیز موجب درهم تنیدگی مناسبات ملل با یکدیگر شده است، رکن نخست بدون رکن دوم دوام و بقاء نخواهد داشت و پافشاری بر سیاست تسلیم نشدن به طواغیت، نیازمند اقتصادی با توان درونزای تولید است. به بیان دیگر اقتصاد مقاوم شرط لازم برای مقاومت فرهنگی و سیاسی بهشمار میرود و بالعکس، با از دست دادن خط اقتصاد، باید منتظر سقوط سنگرهای فرهنگی و سیاسی بود.
نسبت اقتصاد مقاومتی و تولید ملی، آشکارتر از آن است که نیاز به مقدمه مفصل داشته باشد و از مجموع اقدامات پیشنهادی ده گانهی بیانات مقام معظم رهبری در حرم منور رضوی، چند نکته نخست بر این مدار میگردد. امر واقع آن است که برنامهی اقتصاد مقاومتی را نمیتوان مجموعهی پروژههای منفک یا جزایر مستقل در نظر گرفت، تولید ملی با صفاتی مانند دانش بنیان بودن، عاری از فساد، درونزا و برونگرا، نخ تسبیح برنامهی عزیمت به سوی یک اقتصاد مقاوم است و در دنبالهی خود نتایجی چون رونق اقتصاد و اشتغال، عدم وابستگی درآمد دولت به نفت، ارتقاء بهرهوری، عدم وابستگی به واردات کالاهای اساسی و غیره را در پی دارد.
در تجارب توسعه یافتگی کشورها، نمونهای را سراغ نداریم که در بزنگاه تاریخی و شب قدر خود تصمیم بزرگی دربارهی تولید ملی نگرفته باشد. پیشرفت اقتصادی محصول خودبه خودی تعامل با جهان و آزادسازیهای همه جانبه نیست، البته کشورهای کوچک و کم اهمیتی هستند که صرفا با گشودن دربهای خود به روی اقتصاد جهانی، از محل ورود سرمایه و کالاهای خارجی، رفاه نسبی برای ساکنان خویش فراهم کردهاند اما هیچ صاحبنظری آنها را مصادیق پیشرفت و الگوهای توسعه قلمداد نمیکند، بگذریم از اینکه تقریبا تمام این کشورها، هویت و استقلال سیاسی – اقتصادی خویش را به عنوان بهای رفاه وارداتی، از کف دادهاند.
بنابراین میتوان گفت تمام الگوهای پیشرفت، ضمن بهرهگیری از مزایای ارتباط با اقتصاد جهانی، مبتنی بر خط مشی انتخابی خود، با در پیش گرفتن اقدامات خودآگاه و تصمیم بر محور تولید ملی، به موفقیت دست یافتهاند. این تصمیم حداقل مشتمل بر یک بستهی سیاستی چهار بعدی است:
۱. چگونه جذابیت و سودآوری تنها به بخشهای مولد منحصر شود؟
۲. از چه رشته فعالیتهای تولیدی حمایت مشروط شود؟
۳. از منتخبها چگونه و به چه شیوهی سالمی حمایت شود؟
۴. چگونه سایر سیاستها با این حمایت سازگار شود؟
نسبت اقتصاد مقاومتی و تولید ملی، آشکارتر از آن است که نیاز به مقدمه مفصل داشته باشد و از مجموع اقدامات پیشنهادی ده گانهی بیانات مقام معظم رهبری در حرم منور رضوی، چند نکته نخست بر این مدار میگردد. امر واقع آن است که برنامهی اقتصاد مقاومتی را نمیتوان مجموعهی پروژههای منفک یا جزایر مستقل در نظر گرفت، تولید ملی با صفاتی مانند دانش بنیان بودن، عاری از فساد، درونزا و برونگرا، نخ تسبیح برنامهی عزیمت به سوی یک اقتصاد مقاوم است و در دنبالهی خود نتایجی چون رونق اقتصاد و اشتغال، عدم وابستگی درآمد دولت به نفت، ارتقاء بهرهوری، عدم وابستگی به واردات کالاهای اساسی و غیره را در پی دارد.
در تجارب توسعه یافتگی کشورها، نمونهای را سراغ نداریم که در بزنگاه تاریخی و شب قدر خود تصمیم بزرگی دربارهی تولید ملی نگرفته باشد. پیشرفت اقتصادی محصول خودبه خودی تعامل با جهان و آزادسازیهای همه جانبه نیست، البته کشورهای کوچک و کم اهمیتی هستند که صرفا با گشودن دربهای خود به روی اقتصاد جهانی، از محل ورود سرمایه و کالاهای خارجی، رفاه نسبی برای ساکنان خویش فراهم کردهاند اما هیچ صاحبنظری آنها را مصادیق پیشرفت و الگوهای توسعه قلمداد نمیکند، بگذریم از اینکه تقریبا تمام این کشورها، هویت و استقلال سیاسی – اقتصادی خویش را به عنوان بهای رفاه وارداتی، از کف دادهاند.
بنابراین میتوان گفت تمام الگوهای پیشرفت، ضمن بهرهگیری از مزایای ارتباط با اقتصاد جهانی، مبتنی بر خط مشی انتخابی خود، با در پیش گرفتن اقدامات خودآگاه و تصمیم بر محور تولید ملی، به موفقیت دست یافتهاند. این تصمیم حداقل مشتمل بر یک بستهی سیاستی چهار بعدی است:
۱. چگونه جذابیت و سودآوری تنها به بخشهای مولد منحصر شود؟
۲. از چه رشته فعالیتهای تولیدی حمایت مشروط شود؟
۳. از منتخبها چگونه و به چه شیوهی سالمی حمایت شود؟
۴. چگونه سایر سیاستها با این حمایت سازگار شود؟

- ۹۵/۰۱/۲۰