روی خط کتاب آزادی معنوی؟-23
حرف تندی زدم ، خودتان را نبازید ، مردانه انتقاد خودتان را به من
بگوئید ، از من حریم نگیرید « و لا تخالطونی بالمصانعة » با باری بهر جهت
، هر چه شما بفرمائید صحیح است ، هر کاری که شما میکنید درست است (
این را میگویند مصانع و سازش ) با من رفتار نکنید ، هرگز با من به شکل
سازشکارها معاشرت نکنید « و لا تظنوا بی استثقالا فی حق قیل لی و لا
التماس اعظام لنفسی » . گمان نکنید که اگر حقی را در مقابل من بگوئید ،
یعنی اگر علیه من کلمهای بگوئید که حق است بر من سنگین خواهد آمد ، به
حق از من انتقاد کنید ، ابدا بر من سنگین و دشوار نخواهد بود ، با کمال
خوشروئی از شما میپذیریم . " « و لا التماس اعظام لنفسی » " ای کسانی
که من حاکم وخلیفه تان هستم و شما رعیت من هستید ، خیال نکنید که من از
شما این خواهش را دارم که از من تمجید و تعظیم کنید ، از من تملق بگوئید
، مرا ستایش کنید ، ابدا . بعد یک قاعده کلی را ذکر میکند : « فانه من
استثقل الحق ان یقال له اوالعدل ان یعرض علیه کان العمل بهما اثقل علیه»
. یعنی آن آدمی که وقتی حق را به او میگوئی دشوارش میآید و ناراحت
میشود که چرا حق را گفتی ، عمل کردن حق برای او سختتر است . کریستن سن
مینویسد : انوشیروان عدهای را به عنوان مشورت جمع کرده بود و با آنها در
یک مسئلهای مشورت میکرد . عقیده خودش را گفت ، همهگفتند هر چه شما
بفرمائید همان درست است . یکی از دبیران ، بیچاره گول خورد خیال کرد
واقعا جلسه ، جلسه مشورت است و او هم حق دارد رأیش را بگوید ، گفت
اگر اجازه بفرمائید من نظرم را بگویم ، نظرش را گفت ، عیبهای نظر
انوشیروان
- ۹۴/۱۲/۲۳