دلیل فاطمی بودن؟
محورهاى هفتگانه خطبه فاطمه زهراء(س)
این خطبه غرّا و کم نظیر در حقیقت از هفت بخش تشکیل
مىشود و بر هفت محور دور مىزند که هر کدام هدف روشنى را تعقیب مىکند و باید
جداگانه مورد توجه قرار گیرد.
بخش اول: تحلیل فشرده و عمیقى پیرامون مسأله توحید و صفات پروردگار و اسماء حسنى و هدف آفرینش است.
بخش دوم: مقام والاى پیامبر(ص) و مسؤلیتها و ویژگیها و اهداف او مورد بحث قرار گرفته.
بخش سوم: از اهمیت قرآن مجید و عمق تعلیمات اسلام، فلسفه و اسرار و احکام، و پند و اندرزهائى در این رابطه سخن مىگوید.
بخش چهارم: بانوى اسلام(س) ضمن معرف خویش خدمات پدرش رسول اللّه(ص) را به این امت بازگو مىکند، و در اینجا بانوى اسلام(س) دست آنها را گرفته و به گذشته نزدیک جاهلى خود، براى یک دیدار عبرت انگیز، و مقایسه با وضعشان بعد از اسلام، و گرفتن درس از این دگرگونى، رهنمون مىشود.
بخش پنجم: حوادث و رویدادهاى بعد از رحلت پیامبر(ص) و حرکت و تلاش حزب منافقین براى محو اسلام بازگو کرده است.
بخش ششم: از غصب «فدک» و بهانههاى واهى که در این زمینه داشتند، و پاسخ به این بهانهها سخن مىگوید.
بخش هفتم: به عنوان یک اتمام حجت از گروه انصار و اصحاب راستین پیامبر(ص)
استمداد مىکند و گفتار خود را با تهدید به عذاب الهى پایان مىدهد.
اسناد و مدارک خطبه
این خطبه از خطبههاى مشهور است که علماى بزرگ شیعه و اهل سنت با سسلسه سندهاى بسیار آن را نقل کردهاند، و برخلاف آنچه بعضى خیال مىکنند، هرگز خبر واحد نیست، و از جمله منابعى که این خطبه در آن آمده است منابع زیر است:1- ابن ابى الحدید معتزلى دانشمند معروف اهل سنت در «شرح نهج البلاغه» در شرح نامه «عثمان بن حنیف» در فصل اول، اسانید مختلف خطبه بانوى اسلام فاطمه(س) را نقل کرده است، او تصریح مىکند که اسنادى را که من براى این خطبه در اینجا آوردهام از هیچیک از کتب شیعه نگرفتهام.
سپس اشاره به کتاب معروف «سقیفه» از «ابوبکر احمد بن عبدالعزیز جوهرى» که از محدثان بزرگ و معروف اهل سنت است کرده که او در کتاب خود از طرق کثیرى این خطبه را نقل نموده است - ابن ابى الحدید تمام این طرق را در شرح نهج البلاغه آورده است که ما براى رعایت اختصار از نقل آن صرفنظر مىکنیم-.
سپس اضافه مىکند که حکومت وقت تصمیم بر غصب «فدک» گرفت فاطمه(س) با جمعى از زنان قریش به سوى مسجد آمد در حالى که راه رفتنش درست همانند راه رفتن پیامبر(ص) بود و خطبهاى طولانى ایراد کرد.
نامبرده سپس همان خطبه معروف و مشهور را نقل مىکند - هر چند عبارت این خطبه در نقلها کمى متفاوت است- .
1. بحارالانوار، علامه مجلسى، ج 8 ص 108، چاپ قدیم.
2- على بن عیسى اربلى» نیز در کتاب «کشف الغمه» این خطبه را از همان کتاب «سقیفه» ابوبکر محمد بن عبدالعزیز آورده است.
3- مسعودى» در «مروج الذهب» اشاره اجمالى به خطبه مزبور دارد.
4- سید مرتضى» عالم بزرگ و مجاهد شیعه در کتاب «شافى» این خطبه را از عایشه همسر پیامبر(ص) نقل کرده است.
5- محدث معروف مرحوم «صدوق» بعضى از فرازهاى آن را در کتاب «علل الشرایع» ذکر نموده است.
6- فقیه و محدث بنام مرحوم شیخ «مفید» نیز بخشى از خطبه را روایت کرده است.
7- سید بن طاوس» در کتاب «طرائف» قسمتى از آن را از کتاب «المناقب» «احمد بن موسى ابن مردویه اصفهانى» که از معاریف اهل سنت است از عایشه نقل مىکند.
8- مرحوم «طبرسى» صاحب کتاب «احتجاج» آن را به طور «مرسل در کتاب خود آورده است.
به هر حال این خطبه تاریخى از خطبههاى معروف اهل بیت: است، تا آنجا که نقل مىکنند بسیار از متعهدان شیعه فرزندان خود را همواره توصیه به حفظ این خطبه مىکردند، تا با گذشت زمان گرد و غبار نسیان بر آن ننشیند، و از سوى دشمنان مغرض زیر سؤال قرار نگیرد.
هم اکنون نیز سزاوار است نسل جوان برومند این حماسه بزرگ را به خاطر بسپارند و به آیندگان منتقل کنند.
- ۹۴/۱۲/۰۷