روی خط کتاب آزادی معنوی- 111
و جماد این تفاوت هست که جماد از درون خود برایبقای خویش تغییر مسیر
نمیدهد و این استعداد شگفت در نبات هست ( در حیوان هم هست ) ،
درانسان استعداد شگفت انگیزتری هست و آن اینکه از درون خودش بر علیه
خودش قیام میکند . علیه خودش انقلاب میکند ، واقعا انقلاب میکند ، و
قیام و انقلاب از دو موجود مختلف و متباین مانعی ندارد ، مثلا در کشوری ،
عدهای زمام امور را در دست دارند ، بعد عده دیگری علیه آنها قیام
وانقلاب میکنند . خوب ، این مانعی ندارد ، آنها افراد واشخاصی هستند و
اینها افراد و اشخاص دیگری . آنها به اینها ظلم و ستم کردهاند ، اینها
را ناراضی و عاصی کردهاند ، سبب عصیان و انقلاب اینها شدهاند ، یکمرتبه
اینها انقلاب میکنند و زمام کار را از دست طرف مقابل میگیرند و خودشان
در جای آنهاقرار میگیرند . این مانعی ندارد ، ولی اینکه در داخل وجود یک
شخص قیام و انقلاب بشود . انسان خودش علیه خودش قیام بکند ، چگونه
است ؟ مگر میشود یک شخص خودش علیه خودش قیام بکند ؟ بله میشود .
علتش اینست که انسان بر خلاف آنچه که خودش خیال میکند یک شخص
نیست . یک شخص واحد است اما یک شخص مرکب نه بسیط ، یعنی ما که
اینجا نشستهایم ، به همان تعبیری که در حدیث آمده است ، یک جماد اینجا
نشسته است ، یک گیاه هم اینجا نشسته است ، یک حیوان شهوانی هم اینجا
نشسته است ، یک سبع و درنده هم اینجا نشسته است ، یک شیطان هم اینجا
نشسته است و یک فرشته هم در همین حال اینجا نشسته است . یعنی یک
انسان به قول شعرا طرفه معجونی
- ۹۵/۱۰/۰۲