امشب هیأت رأس ساعت- 20/45-اصفهان - شیخ طوسی شرقی- ک رجایی؟
خدایا، مرا ببخش!
خدایا، مرا ببخش! به خاطر همه لحظه هایی که به یاد تو نبوده ام!
به خاطر همه سجده هایی که زود سر از مهر برداشتم .
به خاطر همه درهایی که کوبیده ام و خانه تو نبوده اند .
به خاطر همه حاجاتی که از غیر تو خواسته ام
به خاطر همه وعده هایی که تو دادی و من باور نکردم .
به خاطر همه آنچه به خاطر سعادت من از من خواستی و من اعتماد نداشتم .
به خاطر همه آنچه خواستی به من بفهمانی و من نفهمیدم .
به خاطر همه نعمتهایت که شکر نکرده ام .
به خاطر همه مهربانی هایت که با گناه پاسخ داده ام .
به خاطر همه چشم پوشی هایت که سوء استفاده کرده و گستاخ تر شده ام .
به خاطر همه آنچه در راه من خرج کرده ای و من هیچ در راه تو خرج نکرده ام .
به خاطر ...
مرا ببخش! نه به خاطر آنکه من لیاقت بخشیده شدن دارم;
به خاطر اینکه تو شایسته بخشیدنی!
نه به خاطر آنکه گناهان من بخشودنی هستند;
به خاطر «آن که » گناهان من اول او را اذیت می کند!
به خاطر «آن که » گناهان من، غربت و آوارگی و غیبت او را تمدید می کند
به خاطر اینکه تو اهل عفو و مغفرتی و گذشت کار توست
نه به خاطر اینکه من خوب شده ام;
به خاطر اینکه تو خوبی!
نه به خاطر آنکه مرا خوشحال کنی
به خاطر اینکه پیامبرت و اولیاء تو، خوشحال شوند!
مرا ببخش، نه به خاطر من!
به خاطر «آن که » گناهان من اول او را اذیت می کند!
به خاطر «آن که » گناهان من، غربت و آوارگی و غیبت او را تمدید می کند!
به خاطر «آن که » هر هفته پرونده اعمال مرا به دست او می دهند!
به خاطر «آن که » این بار نمی داند با چه رویی پیش تو شفاعت مرا کند!
به خاطر «آن که » قرار است بر زمین آقایی و سروری کند و گناهان من مانع این کار شده اند!
به خاطر «آن که » دوستش داری و او تو را دوست دارد!
به خاطر «آن که » ناراحتی او ناراحتی توست و خوشحالی او خوشحالی تو!
به خاطر امام زمان مرا ببخش!
بهونه .....
رمز ظهور !!!!!!
یا صاحب الزمان رمز ظهور تو ترک گناه و یکدلی و دعای ماست. سلام مولای من، سلام معشوق عالمیان، سلام انتظار منتظران می خواهم از جور زمانه بگویم ، می خواهم بگویم و بنویسم از فسادی که جهان را چون پرده ای فراگرفته اما زمان فرصتی است اندک و انسان آدمی است ناتوان. پس ذره ای از درد دلم را به زبان می آورم تا بدانی چقدر دلگیر و خسته ام. آغاز نامه به جهانبان جهان و جهانیان خدای هر دو جهان: مولای من می دانی چند سال است انتظار می کشم. از وقتی سخن گفته ام و معنای سخن خود را فهمیده ام انتظارت را می کشم. بیا و این انتظار مرا پایان بده. ...
درد فراق یار ......
تقدیم به اربابــــــــــم مهدی صاحب الزمـــــــان ارواحنافداه
درد فراق یار را من به بیان و گفتگو
شرح نمی توان دهم نکته به نکته ، موبه مو
جامه صبر بردرم چند در انتظار او
قطعه به قطعه ، نخ به نخ ، تار به تار ،پو به پو
می طلبم نشانه از هرکه ،رهم نمی دهد
گفته به گفته ، دم به دم ، دسته به دسته ، سو به سو
تا که کنم سراغ از او می گذرم به هر طرف
خانه به خانه ، جابه جا ، کوچه به کوچه ، کو به کو
اشک به دامن آورم روز وشبان به یاد شه
دجله به دجله ، یم به یم ، نهر به نهر ، جو به جو
درد جنون عشق او می کِشدم به بحر و برّ
شهر به شهر و ده به ده ، درّه به درّه ،کوه به کوه
خیز و بریز ساقیا ساغر غم ز خون دل
جام به جام و دَن به دَن ، خمّ به خمّ و سبو سبو
تا که کنم نثار شه جان عزیز خویش را
ز آتش هجر پی به پی و ز غم و رنج تو به تو
کشته عشق شاه را بلکه برند عاشقان
دست به دست و پا به پا، سینه به سینه روبرو
چهازبنده ی خود دیدی وچها کردی ......
چهازبنده ی خود دیدی وچها کردی ......
(شرمنده ترازشرمنده هستم مهدی جانم پرازبغضم )
هزارمرتبه دیدی که توبه شکستم دوباره برروی من باب توبه واکردی
یابن الحسن من ازتوجانب دوزخ فرار میکردم تولحظه لحظه مرا نزدخودصداکردی
توباتمام بزرگی زبس کریم هستی مرازکودکیم باخودآشناکردی اگرنه من کجا عشق یوسف زهراکجا
- ۹۵/۰۶/۰۷
چرا کپی پیست کردین ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟